نقد فیلم / وضعیت طنز در چهلمین جشنواره فیلم کوتاه
آثار کمدی جشنواره از نظر کمی و کیفی چگونه بودند؟
۴:۴۷ ب٫ظ ۰۷-۰۸-۱۴۰۲
اگرچه ژانر «اذان صبح به افق یزد» در جدول جشنواره ملودرام ذکر شده است؛ اما ایده اولیه فیلم به یک داستان برای کار کمدی نزدیکتر است. این فیلم که با فیلم سربسته در یک سانس بود در خنده گرفتن موفقتر از آن عمل کرد و به جرئت میتوان گفت حداقل از دو مورد از چهار فیلم قبلی کمدیتر و جذابتر بود.
چهلمین جشنواره فیلم کوتاه یکی از پرشورترین دورههای جشنواره بود که از نظر کمی هم آثار نسبتا زیادی به آن راه پیدا کرده بودند. در میان حدود ۵۰ فیلمی که به بخش داستانی این جشنواره راه یافته بودند ۸ فیلم داستان یک شب دزدی، روزی روزگاری سینما، گربه ماهی، آپولو، سربسته، کرم چاله، نابومی و ترموستات ژانر کمدی را با خود یدک میکشیدند که نگارنده این یادداشت موفق به تماشای چهار مورد از این هشت فیلم گردیدهاست و در ادامه به بررسی وضعیت آنها و یک فیلم دیگر که در ژانر کمدی قرار نگرفته بود میپردازیم.
سربسته
اولین فیلمی که در این جشنواره موفق به تماشای آن شدم فیلم سربسته بود. سکانس شروع بیشتر نوید یک فیلم رازآلود را میدهد تا یک فیلم کمدی اما هرچه جلوتر میرویم این مسئله کمرنگتر و فیلم به کمدی نزدیکتر میشود. داستان فیلم مربوط به اتفاقاتی است که در یک پادگان نظامی مربوط به دوره پهلوی، احتمالا روزهای منتهی به پیروزی انقلاب، رخ میدهد. گریم بازیگران فیلم تقریبا خوب درآمدهاست و آنها را به شخصیتی که بازی میکنند نزدیک کردهاست. فیلمنامه هم با اینکه از ایده اولیه نسبتا خوبی بهره برده است اما به ظرفیتهای ایده برای تولید شوخی توجه خاصی نگردیده است و به جز سکانس پایانی، که آن هم قابل حدس بود و هیچ غافلگیری خاصی نداشت، و یکی دو سکانس عقبتر تقریبا نتوانست لبخندی روی لب حاضرین در سالن بنشاند از این رو شاید ژانر کمدی برای این فیلم یکم مبالغه باشد.
نابومی
نابومی بدون مقدمه چینی به سراغ ایده و داستان خود میرود. ایدهای جذاب که از دل نگاه سنتی یک پیرزن روستایی بیرون آمده است و باعث اختلاف او با همسرش میگردد. پیرزن که طبق باور خود جلو میرود تا آبرویش نرود اما این اتفاق با ابعاد وسیعتر و بدتری رخ میدهد. نابومی داستان جذاب و شوخیهای دلنشینی دارد اما در پایانبندی میتوانست بهتر عمل کند. یکی دیگر از نقاط ضعف فیلم نامشخص بودن ارتباط عنوان فیلم و داستان آن میباشد. به طور کلی این فیلم را شاید بتوان بهترین فیلم کمدی در میان این چهار فیلم لقب داد.
ترموستات
این فیلم را احتمالا بتوان به عنوان یک تجربه ناموفق جلوی چشم گذاشت تا یاد بگیریم چگونه کار خوب بسازیم! داستان فیلم کاملا نامشخص است و اخر هم متوجه نمیشویم این فیلم چه حرفی برای گفتن داشت. جملات ثابتی که در بخشهای مختلف فیلم از زبان شخصیتهای فیلم درمیآید آنچنان گلدرشت است که نمیتواند خنده خاصی بگیرد و کارگردان حتی در استفاده از تکنیک تکرار برای شوخی افرینی هم ضعیف نشان دادهاست.
در تدوین، فیلم تلاش کرده است مانند بارکد مصطفی کیایی عمل کند تا داستان ضعیف خود را بپوشاند و برای مخاطب جذاب جلوه کند اما تنها دستاورد این نوع تدوین اضافه کردن گنگی و ابهام برای مخاطب است!
نقطه اوج فیلم هم انتهای آن بود که یک صفحه از تیتراژ را نمایش میداد سپس یک صحنه از دو شخصیت اصلی فیلم که یکی در میان یخچال را به برق میزنند و از برق میکشند و این روند آنقدر تکرار شد که صدای مخاطبان را دربیاورد که چرا تمام نمیشود!
آپولو
داستان این فیلم حول روز اخر فیلمبرداری یک فیلم که متعلق به یک کارگردان کار اولی است و مشکلات پیرامون آن میگذرد. از آنجایی که جهان فیلم و جهان فیلمساز به یکدیگر نزدیک است فیلم قابل قبول از آب درآمده است. تشبیه اتمام پروژه فیلمسازی به آپولو هوا کردن در عنوان هم برای مخاطب جذاب است. فیلم شوخیهای خوبی دارد و حتی به برخی از مسائل هم میپردازد اما نمیدانم چه لزومی دارد که در هر فیلمی حتی فیلم کوتاه حتما باید یک رابطه دو نفره عشقی یا شکست عشقی گنجاندهشود! مسئلهای که در این فیلم از بار کمدی آن کاسته و به بار درام آن افزوده است هرچند کارگردان احتمالا بتواند با بیان اینکه هدفم پرداختن مشکلات کارگردانان است این مسئله را توجیه کند.
اذان صبح به افق یزد
این فیلم جذاب یکی از معدود فیلمهایی بود که هم مورد اقبال تماشاگران و هم داوران واقع شد. اگرچه ژانر این فیلم در جدول جشنواره ملودرام ذکر شده است اما ایده اولیه فیلم به یک داستان برای کار کمدی نزدیکتر است. خانم صباغیان (کارگردان اثر) نیز به خوبی توانسته است با استفاده از لهجه و اداب و رسوم یزد بر شیرینی داستان بیفزاید. این فیلم که با فیلم سربسته در یک سانس بود در خنده گرفتن موفقتر از آن عمل کرد و به جرئت میتوان گفت حداقل از دو مورد از چهار فیلم قبلی کمدیتر و جذابتر بود.
ثبت ديدگاه