الغارات... فی تاریخ الصلاة الادارات
ادای صلاه یا ادای صلاه؟

راه راه: در تاریخ شلغمانی نوشته طبر بن چماقِ تودماغی چنین آمده است: «و چون کار حکومت مسلمین به دست متموّل ابن متأهل عباسی افتاد به وی خبر رساندند که نماز در دارالاداراتِ حکومتی کمرنگ گشتیده است.

متموّل که نماز خود را فراموش کرده بود نماز قومِ کارمندیه را فراموش نکرد و امر به بنای دارالصلاتی در دارالاداره را داد. و چون همچنان قلّت نمازخوانان را میدید باز بزرگترش کرد تا جایی که دارالاداره زمین کم آورد.

دستور داد تا از طاهر ذوالزمینین که از زمین‌داران عصر خود بود زمین بخرند. انقدر دارالصلاه را بزرگ کرد که از دارالاداره‌ای که تویش بود بزرگتر شد. دیگر مریدان می‌ترسیدند چیزی بگویند مبادا بزرگترش کند.»

اما در کتاب تاریخ مشکل‌گشای جُویدنی نوشته إبنِ أبی جُمهور اسلامی ادامه ماجرا را اینچنین آورده: « و چون دور به مستأجر بن مستهجن عباسی رسید حق‌الصلاتی برای کارمندانِ نمازخوان قرارداد. بدین‌‌ترتیب نمازخوانه‌ها پر شد بی‌آنکه نمازخوانی اضافه شود؛ چون عده‌ی کثیری به جای ادای صلاه، ادای صلاه را درمی‌آوردند. مستأجر عباسی به این حرکتش غَرّه بود و هرکس حرفی از گسترش ریا می‌زد به مستخدم عباسی(این دیگر اسم حاکم نیست. واقعا مستخدم بوده بنده خدا) امر همی‌نمود که بیرون اندازندش.»

برای ادامه این داستان در کتاب «فیه مافیه» چیزی نیامده ولی در کتاب «علیه‌ ما علیه» آمده: «و چون متأخر بن متأسف عباسی در این مسئله ماند امر را به شورا سپرد. شورا پس از یک شُورِ پُرشور قلِّتِ نمازگزاران را از قلّتِ ساعت نماز پنداشتند و دستور به دوساعته کردنِ وقت نماز دادند و ساعاتی به ساعات استراحت جماعت نمازنخوان نیافزود.»

و همینطور در کتاب‌های مختلف درباره سرنوشت قوانین دارالصلاه‌ها مطالب مختلفی‌ست اما جالب‌تر مطلبی‌ست که در کتابی آمده که نام و مشخصات و صفحات آن در دست نیست.

در این کتاب آمده: «متورم بن متوسط عباسی به منظور تباه نشدن وقت اداری، دستور داد که در آن دو ساعت در نمازخانه کارهای فرهنگی انجام شود؛ اعم از برگزاری جشنات و همایشات و یادبودات و بزن‌بکوبات و غیره ذلکات. به همین ترتیب هرکس آمد برای بی‌نمازان طرحی نو برانداخت ولی کسی به فکر نمازخوانان نبود.»

 

✅ منتشر شده در نشریه شبستان

ثبت ديدگاه