تفالی بر مجنون غرب
از زاویه دید مجنون

اگر در دیدهٔ مجنون نشینی

به غیر از خوبی لیلی نبینی

 

ای صاحب فال!

مدت درازی‌ست که مجنون غرب هستید…چی؟ چرا در فال حافظ، شعر وحشی بافقی آمده؟ من چه می‌دانم؟ شمای مجنون فال گرفته‌اید دیگر.

مدت طولانی است که مجنون غرب هستید. سال‌ها شیفته آزادی بیانش بوده‌اید و پیوسته آن را در چشم و چال بقیه می‌کردید؛ اما حالا از اینکه می‌بینید در غربِ فداش بشید شما، پلیس روی آزادی بیان هست؛ اما روی آزادی پس از بیان نه، سخت محزونید.

شما دیگر شور مجنون بودن را درآورده‌اید. نه تنها بدی لیلی‌ را نمی‌بینید، بلکه یک ماله هم دست گرفته‌اید و دائم می‌کشید روی گندکاری‌های لیلی. حالا صافش کردید با بویش که عالم را گرفته چه می‌کنید؟

بدانید که این لیلی هم خودش کیک است و هم آزادی بیانش.

از همان اول لیلی را بِهتان انداخته‌اند. یعنی درست از همان زمانی که کُلُمب -کریستفشان- داشت یک دست و یک پای بومیان آمریکا را می‌کَند تا آزادی بیان را بهشان یاد بدهد.

گرچه لیلی در ابتدا خَلقاً و خُلقاً پلنگی بود برای خودش؛ اما حالا کم‌کم دارد صورتش را می‌شورد و چهره واقعی‌اش از زیر چندین کیلو کرم پودر، ریمل، خط چشم و سایر مواد آرایشی نمایان می‌شود. اخلاقش هم که از پلنگ دارد به سگ تغییر جهت می‌دهد، هم از حیث گرفتن پاچه و هم از لحاظ ترسیدن.

با توجه به وضع موجود، بهتر است به جای حرکات عجیب و غریب با ماله‌تان با واقعیت کنار بیایید.

از خداوند طلب صبر نموده، خیلی آرام ماله را زمین بگذارید و از لیلی‌تان فاصله بگیرید.

به جناب وحشی اعتماد کنید. به هرحال او این جماعت وحشی را بهتر از شما می‌شناسد.

ثبت ديدگاه