سخن بزرگان
افتااااااد؟!

• همه‌چیز را می‌خواهم بخورم؛ حتی واژه‌ی «همه‌چیز» را!
هیولا «لویاتان»

• اِواه خااااکِ عالم! بکوش نگاهت به عظمتِ تله‌ی‌تنشِ لویاتان باشد، نه به آن اسمش‌رانَبَرها!
«آندره ژید» خطاب به «دکارت» هنگامی که دارد موشک‌هایش را برق می‌اندازد.

• موشک اَفیونِ توده‌هاست! بگذارش زمین ای مُعتادِ متجاهر!
«مارکس» خطاب به «دکارت» هنگامی که می‌خواهد کُرک‌و‌پشمِ لویاتان را به باد بدهد تا با رفیق‌هایش دورهم بخندند.

• یافتم! یافتم! ببین چه جیز است!
«ارشمیدس» هنگامی که دارد بسته‌ای را که «آندره ژید» به او داده‌است، به «دکارت» نشان می‌دهد.

• ماست‌خوریِ ملامینی که من را نکُشد… ماست‌خوریِ ملامین آخه؟! این ترس دارد جوجو؟!
«نیچه» خطاب به «ارشمیدس»

• سخت است با بغض بسته‌بندی کنی، با خنده بندازندش در مستراح!
«چارلی چاپلین» خطاب به «ارشمیدس»

• بیبین! موشک می‌زنم، پس هستم! اُفتاااااااد؟
«دکارت» خطاب به «آندره ژید»

ثبت ديدگاه