فرهنگ اصطلاحات سینمایی ویژه سریال های نمایش خانگی
افکت به مقدار کافی!
۲:۰۸ ب٫ظ ۰۵-۰۷-۱۳۹۹
کارگردانی: گفتن “دوباره میگیریم، حرکت” یا “کات” با صدای رسا. به اجرا در آوردن داستان جلوی دوربین به وسیله بازیگران. بُر زدن فیلمنامه و انتخاب شیوه روایت نامناسب برای شروع فیلم. کاری بسیار سخت که همواره با طعنه حسودان و حمایت همسر کارگردان همراه است. انتخاب افکت های مناسب برای جای جای فیلم.
گریم: آرایش چهره بازیگران متناسب با نقش آنها در داستان. در عمل، مالیدن مقادیر زیادی کرم پودر و سایر اقلام آرایشی به صورت. آنچه قرار است بازی زیر پوستی را به روی پوست بکشاند.
گریمور: چهره پرداز؛ به عبارت فرنگی “میکاپ آرتیست”، سازنده فجایعی به نام مدل موی جدید. آن که با ملات بسیار، بازیگران را اصطلاحا گریم کرده و برای بازی آماده میکند.
افکت (جلوه های ویژه صوتی یا تصویری): هر عنصر علمی-تخیلی و نشدنی در دنیای طبیعی که جزو صحنه نباشد و با روش های تکنیکی و کامپیوتری اضافه گردد. مانند افزودن صدای باران، ناله خواننده بینوا یا قدم زدن در برف. پر کننده جای خالی همه چیز در هر قسمت.
بازیگردانی: هیچ مطلق. نشستن و لبخند زدن به بازیگران و دستور “جیغ کشیدن”، “فریاد زدن نام شخصیت ها”، “خیره شدن به دوربین یا افق” دادن. سفارش اضافه کردن افکت های مختلف روی بازی بازیگران.
پروتاگونیست: شخص اول داستان، آن کس که سپر انواع بلای آسمانی است و آخ نمیگوید، آن که در قسمت پایانی همه را بخشیده و در آخرین سکانس، همراه با افکت باران بهاری در افق محو میگردد. بهترین خلق جهان در نظر مخاطب. غرق شده در افکت های مختلف، در اکثر سکانس ها.
خلاصه داستان: طرح قصه؛ که شامل مختصری از ماجرا و شخصیت های آن است. ملغمه ای از روابط مثلثی و ذوزنقهای شخصیت ها با رسم شکل. اگر با خلاصه داستان موافقت شود، متن فیلمنامه با سرعتی قرینه معکوس سرعت نور تولید میشود.
فیلمنامه: طرح هر سکانس روی کاغذ. چند برگ کاغذ ناقابل که قبل شروع فیلمبرداری هر قسمت به دست بازیگر میدهند تا حفظ کند.
رئالیسم: در مفهوم کلی رئالیسم به معنای دیدگاه و نگاهی سرراست و صادقانه به جهان واقعی از طریق داستان و فیلم است. این دیدگاه معتقد است, هنر باید بیان کننده واقعیت باشد و درک انسان را از جهان افزایش دهد. سریال هایی با این سبک، در بردارنده نگاهی واقعی به زندگی اقشار مختلف جامعه هستند. این امر با انتخاب لوکیشن های لوکس و نزدیک به سطح زندگی اکثریت جامعه، انتخاب لباس عرف در جامعه، استفاده از تلفن همراه معمول افراد جامعه و ماشین های جاری در سطح شهر امکان پذیر است. در رئالیسم های ایرانی، از خودروهای تولید ملی و خانه های عهد درشکه برای نشان دادن سطح اصالت و نجابت و درستکاری خانواده استفاده میشود.
سانسور: تعیین اینکه چه بخشی از فیلم باید پخش عمومی شود و چه بخشی نه. فرآیندی فحش خور و غالبا معکوس نتیجه دهنده. به عامل اجرای این حرکت، سانسورچی گفته میشود؛ فردی با قابلیت دریافت یک میلیون ناسزا در شبانه روز. کسی که توان تشخیص ندارد و نمیداند تجملات فوران شده در فیلم را سانسور کند یا روابط بی حد و مرز یا… (چه قبیح اید شما، دنبال موارد سانسوری راه افتاده اید؟!)
سکانس: تعداد محدودی ازنماها و صحنه های مرتبط که ساختاری منسجم دارند و حاوی داستان های کوچیک یا سرگذشت مختصر شخصیت ها هستند. آنچه باید به پیشبرد داستان در فیلم کمک کند. عامل تکرار شونده در قسمت های مختلف، با افکت های متفاوت.
صحنه: کنش بی وقفه در داستان فیلم که معمولا با نصب دوربین ها در یک مکان ثابت و حرکت ندادن آنها در کل یک قسمت تهیه میشود. صحنه شامل مقادیر زیادی بازی زیرپوستی بازیگر، همراه با فریاد و تکرار نام پروتاگونیست در هر پنج دقیقه است. در هر قسمت یک صحنه، یا نهایتا دوتا برا تولید یک سریال آبکی کافی است؛ باقی قسمت ها با تکرار صحنه های اولیه و افکت و صدای خواننده تولید میشود. صحنه آنچه فکر میکنید، نیست!
ضد اوج: قسمتی از داستان که ماجرا به اوج خود میرسد اما به یکباره هیجان ماجرا فروکش میکند. در سریال های نمایش خانگی قابل بحث نیست چون عامل هیجان از ابتدا حذف شده.
کلیشه: هر عنصر تصویری یا تکنیکی تکرار شده که تازگی و درک و معنای خود را از دست داده. آنچه باعث ابتذال معنا و محتوا شود. مفهوم جدانشدنی از سریال ها[معنای قرینه].
لوکیشن: محل فیلم برداری. خانه های لوکس و عمارت های مجلل که طعنه به کاخ ملکه انگلستان بزنند. به هر حال در عرصه بین الملل آبرو داریم!
موسیقی پس زمینه: آهنگی که با ماجرای فیلم همراهی میکند توصیف کوچکی برای ایشان است. آهنگی که فیلم، بر اساس مضمون آن ساخته شده. کلیدی ترین عنصر یک سریال نمایش خانگی، به طوری که در صورت نبود آن، باید قید تولید فیلم را زد.
تیتراژ: عنوان بندی عوامل سریال. عامل اصلی گذراندن وقت از ابتدا و انتهای هر قسمت. محل معرفی آخرین خوانندگان عرصه موسیقی. آنچه مخاطبان ندیده رد کنند.
ثبت ديدگاه