سکنی در غنیمت طاغوتی
اماما سلام
۶:۱۸ ب٫ظ ۱۷-۰۳-۱۳۹۹
بعد از تو انقلاب از مسیر خودش خارج گشته. ما که در راس نباشیم یعنی انقلاب به دست نااهلان افتاده. مایی که حکم پدر برای انقلاب را داریم، اگر صنایع مادر کشور در چنگمان نباشد یعنی انقلاب یتیم شده، ابتر شده، اجاقش کور شده. فرزندان نوجوان و جوانمان هیچ جایگاهی در مناصب کلان ندارند و از فرط بیکاری روی به کارهای دون شانشان مانند هپکو خری و پالایشگاه گردانی و هفتتپه داری آوردهاند. بیم آن میرود بریزند در خیابانها و ۵۷ را تکرار کنند. چرا نمیگذارند لقمهای نان به راحتی از گلوی آدم پایین برود. ظلم بیداد میکند. الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع ظلم. بهپا خاستی که ما در رفاه باشیم. قیام کردی که کسی حق ما را نخورد. اما اکنون همهچیز عوض شده. انتظار دارند هیچ بهرهای از سفره انقلاب نداشته باشیم. ای ننگ بر این نسیان دنیا، فراموش کردهاند ما صاحب این انقلابیم. آنوقت کوچکترین نعمت از این خوان گستردهی الهی را هم از ما دریغ میدارند. هپکو چه ارزشی دارد. پالایشگاه چه ارزشی دارد. بانک چه ارزشی دارد که ما را مشغولشان کنند و فریفته این نشئههای بیارزش و بدبوی شویم. برای مایی که صاحب این انقلابیم ننگ است دل به چنین دلخوشکنکهایی ببندیم. مانند این است میزبان باشی و مهمان موزی از روی سفره بردارد و تعارفت کند. عجب مهمان نادانی! نمیداند یا خود را به ندانستن زده که کل اطعمه و اشربه موجود بر خوان، فضل و کرم منِ میزبان است. آنوقت رعیت با پررویی تمام دارد موز به من تعارف میکند. اماما! میبینی فقط موز. اماما میبینی انقلاب کارش بهکجا رسیده.
هرچند عوام قدرناشناس و مفتخور را بیش از این انتظار نیست. ولی ما به بزرگواری خودمان تجاهل العارف کرده و به خاطر حفظ همین انقلاب منحرف شده از مسیر، گوشه کوخ خودمان در دامنههای دماوند عزلت گزیدیم. قناعت ما عیان است. حتی منزل هم از خویش نداریم و در خانهای که از طاغوتیان غنیمت گرفتهایم سکنی گزیدیم.
تف بر این دنیای بی ارزش.
از طرف صنف فسیلهای انقلاب
کی این صنف فسیل ها نفت بشن از دستشون راحت بشیم خدا می دونه