نامه‌ای برای خانه‌تکانی
شستنی‌ها کم نیست

محبوب من!

می‌خواهم در این نامه، بخشی از مهم‌ترین دغدغه‌ی این روزهایم را برایت بازگو کنم؛

چک‌لیست کارهای خانه‌تکانی:

شستن سرامیک‌های زیر مبل

شست‌وشوی ماشین لباسشویی

شست‌وشوی جاکفشی

شست‌وشوی تخت‌ها

شست‌وشوی بخاری

شست‌وشوی دریچه کولر

شست‌وشوی در ورودی

شست‌وشوی نمای ساختمان

و…

می‌دانم می‌خواهی بگویی سال گذشته این همه بشور و بساب نداشتیم؛ اما باید در جواب این فرمایشت بگویم:

شستنی‌ها کم‌نیست

من و تو کم شستیم

وگرنه مثلا سولماز این‌ها را ببین. جوری خانه را سابیده‌اند که انگار ماموریتشان پاکسازی صحنه جرم است.

مرجان این‌ها را چه می‌‌گویی؟ برای خانه‌تکانی آن‌چنان جانفشانی کردند که همسرش شیمیایی شده و شنیده‌ام با ماسک اکسیژن این ور و آن ور می‌رود.

از ستاره این‌ها نگویم که آن قدر خانه را با مواد شیمیایی برق انداخته بودند، نمی‌شد به دیوارها با چشم غیرمسلح نگاه کرد. فقط حیف که آخر سر، همسرش با یک نخ سیگار، کل زحمت‌هایشان را به همراه خود خانه به باد هوا داد.

همین پارسال، عمه که آمد، بعد از احوالپرسی چهارپایه گذاشت روی یخچال را نگاه کرد. آن‌قدر به‌خاطر گرد و خاکش خجالت کشیدم که اصلا یادم رفت بپرسم آن چهارپایه‌ی جیبی را از کجا خریده‌.

یا اصلا چرا راه دور برویم؟ نوه عمه‌ی زن‌دایی همسایه مادرت این‌ها که آمد اینجا یادت هست؟ جوری به لوله بخاری نگاه می‌کرد که انگار قرار است همین الان یک بابانوئل از تویش بیرون بزند. مطمئنم اگر بخاری‌مان خاموش بود، لوله‌اش را درمی‌آورد و داخلش را چک می‌کرد. راستی حالا که حرفش شد، این را هم به لیست بالا اضافه کن:

شستن کلید پریزها

لوله بخاری‌ها را خودم چند روز پیش شستم.

خلاصه محبوب من؛ گفتم که بدانی این سال‌ها خیلی با تو راه آمدم و این که عیدها را با آرامش از سر گذراندی، مرهون تساهل‌های همسرت هستی. اما پس از گذشت سه سال اول زندگی مشترک، دیگر دوران خوش‌گذرانی و همواری‌های دنیا تمام شده و باید با ناهمواری‌ها مواجه شویم. پس دستکش‌هایت را بپوش و پیشبندت را ببند و شوینده‌ها را به صف کن، که سوراخ سنبه‌های خانه در انتظار آشنایی با روی ماه تو هستند.

دوستدار تو

بانوی خانه

ثبت ديدگاه