اگر بنا بود عصر جدید در هیئت دولت اجرا شود!
عصر ندید بدید

عصر جدید

راه راه: اگر یک عصر جدید با اعضای هیئت دولت اجرا شود چه اتفاقی می افتد؟ در ادامه برشی از این برنامه با نام عصر ندید بدید را با هم میخوانیم:
شرکت کننده اول: بیژن زنگنه
بیژن: من بیژن زنگنه هستم.
امین حیایی: تو چند سالته بیژن؟
بیژن: من خیلی سنمه.
امین حیایی: من رای ام مثبته.
احسان علیخانی: آقاااا… هنوز نگفته چه استعدادی داره که!
بیژن: خب… من استعداد بستن قراردادهای خفن دارم!.
احسان علیخانی: از کی فهمیدی استعداد داری بیژن؟
بیژن: از همون بچگی! یک بار املا ۶ گرفتیم. بابامون دفتر املامون رو برداشت برد باهاش چندتا گوجه سبز خرید. همون موقع بود که فهمیدم استعداد بستن قراردادهای خفن دارم. لاکردار از ماست دوغ میگیرم!
رویا نونهالی: ببینید پسرم؛ یعنی… پدربزرگم، شما نه تنها نشان دادید که استعداد بستن قرارداد دارید بلکه آن آنی که من انتظار داشتم آن داشته باشید را این داشت.
آریا عظیمی نژاد: شما کارتون همینه؟
بیژن: بله.
آریا عظیمی نژاد: خطاهای شما چیز قابل چشم پوشی ای نیست. شما چندبار موقع امضا قراردادهای بین المللی دستتون لرزید. من نظرم منفیه!
بشیر حسینی: این از اون اجراهاست که من میخوام دوتا دستم رو بیارم بالا، مشت کنم محکم بکوبم رو این دکمه قرمزه!
احسان علیخانی: شما با دو چراغ سفید و رای تماشاچی ها تا ۱۴۰۰ با ما خواهید بود.

شرکت کننده دوم: محمد جواد آذری جهرمی
جواد: من جواد هستم.
احسان علیخانی: استعدادت چیه جواد؟
جواد: جوان ام!
احسان علیخانی: خب الان ما هم جوان ایم…
جواد: …همه تون وزیر هستید؟
احسان علیخانی: وااااااااو، نه! منطقیه.
آریا عظیمی نژاد: از کی فهمیدی این استعداد رو داری جواد؟!
جواد: از وقتی دیگه جوش نزد صورتم، صدام دورگه نبود، پف بینی ام خوابید. از همون لحظه فهمیدم که جوونیم رفت و صدام رفت و… نه ببخشید! از همون لحظه که این علائم در چهره م نبود فهمیدم جوان هستم!
آریا عظیمی نژاد: من دوست ندارم بهت بگم آقای جهرمی، چون نمیخوام از دنیای جوانی فارغ بشی. اجازه بده بهت بگم محمدجواد. محمدجواد من نظرم مثبته اما یه نگرانی ای دارم که کار وزارت در جوانی تو اخلالی ایجاد کنه. این رو قول بده که حواست بهت باشه
رویا نونهالی: من هم نگرانی ایشون رو دارم و این چراغ قرمز یک تذکره که از جوانی ات فارغ نشی پسرم!
بشیر حسینی: این اجرای شما یک اجرای پارادوکیسال بود، یعنی هم وجه اسکولی داشت هم غرور ملی!
احسان علیخانی: شما هم با ۳ چراغ سفید در فینال ۱۴۰۰ با ما خواهید بود!

شرکت کننده سوم: حسن روحانی
احسان علیخانی: استعدادت چیه حسن؟
حسن: استعداد عجیبی در خودم رو به اون راه زدن دارم. سه نفر کلا در جهان هستند که این استعداد رو دارند، یکیشون منم! و امروز میخوام رکورد گینس رو بشکنم!
احسان علیخانی: رکورد گینس چی بوده؟ چقدر بوده؟
حسن: آخرین نفر۵۹ دقیقه تونست خودش رو درباره ی برون زدگی از حدقه و له شدگی کل اقوامش در تصادف به اون راه بزنه. البته بعدش سکته کرد و مرد!
احسان علیخانی: تو برنامه ات چیه؟
حسن: من حداقل بالای صد روز! شما هر اتفاقی بیفته بگید من به روی خودم نمیارم
احسان علیخانی: اووووه! تو مطمئنی؟
حسن: بله!
احسان علیخانی: پس بریم. ما دوربین ها رو خاموش نمیکنیم تا این ۱۰۰ روز پر بشه.
آریا عظیمی نژاد: احسان جان، من میخوام اعتبار نامه بنویسم براشون…
احسان علیخانی: الان؟ هنوز اجراش رو ندیدی که. چجوری آخه؟!
آریا عظیمی نژاد: ۸۰ میلیون ایرانی هنر ایشون رو دیدن! من نظرم مثبته.
احسان علیخانی: پس مبااااااااارکه. از طرف شرکت تف پرداخت هم هزینه مادام العمر تامین دیازپام به شما اهدا میشه که در شرایط حساس بی خوابی مانع بروز هنر شما نشه!

 

#طنز نوشته ها

ثبت ديدگاه