مواعظ و نصایحی در طریقت حقّه، خطاب به ناموس الدین معین تهرانی
«ناموسنامه-۱»
۵:۲۶ ب٫ظ ۳۰-۰۹-۱۴۰۱
یادداشت اول:
یک دست تخمه ژاپنی، یک دست چای و فال
یلدا چُنین به معدهی جانانم آرزوست…
چنین گویند که خواجهی منهتن، لسان العیب ادوارد الدینِ منفعت الممالک با کسی از مُتلمِّذان خویش در مشرق زمین مکاتباتی میکرد از سر توصیه و اندرز. هر مناسبت که خواستی پیشامد کند وی پیش از آن به پند آمدی مریدش ناموسالدّین معین تهرانی را. این امر تا بدان جا رسید که خواجه دریافت در مشرق زمین یومی از ایام نیست که در آن مناسبتی ملی یا مذهبی یا باستانی نباشد لیکن دیر دریافتن این محمول به قیمت جانش تمام شد. وی از پسِ یک سال مکاتبهی یومیه، از مهنتِ لاگین نمودن و ارسال ایمیل مکرر به جان آمد و به سوی حق سبحانهُ و تعالی شتافت.کَرَّمَهُ اَلبیگبَنگ نَفسَهُ الکِلینَه (clean: تمیز)
مریدان را که از پسِ وفات خواجهی رنگین چشم و سپید روی -بَیِّضَ اَلسّیاهچالَه وَجهَهُ الی یوم الچالَه- با لپتاپ وی کار افتاد، مکتوبات آشکار آمد و گریبان تحیُّر به چاک رفت.
پس صحیفهای ساختند از جمیع تواصی در باب پندهای متنوع اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، انتزاعی، اشتباهی و الخ که آن را به حُرمت مرید ممتاز و مورد مکاتبه، ناموسنامه نام نهادند که در ادامه معدود از آن لَواتِر(جمع letter: نامه) که به دست ما رسیده را به رشته تحریر درآوردیم.
Letter number 1
بعد از سلام و عرض تحیّات، شنیدم که شما راست مراسمی که یلدا گویندش که در آن، آخِر شب از فصل برگریزان که برگهای همه به تمامی ریخته باشد، خویشان جمع آیند و به گفتن خوش و شنیدن بِش(در زبان آذری به معنای پنج/ رج؛ گیو می فایو{مصافحه در ایالات متحده}) پردازند.
چند از انواع فَوارِت(جمع fruit: میوهها) مخصوص گذارند و تا پاسی از شب، یک دقیقه طویلتر بودن شب را گرامی دارند و بدان ذوق کنند.
شاهنامه و دیوان حافظ خوانند تا با مرور سرگذشت مردمان سَلَف و استماع مباحثی در اخلاق و معارف و آداب و رسوم، طریق حفظ سنتها پیش گرفته باشند.
لیک تو ای فرزند! بدان که چند از این افعال بس صحیح باشد و انجام آن ثواب(صواب، سواب یا هر واژهای کوفتی که معنای خیر و صلاح دهد) و چند از آن، از معاصی و مذمومات و منحوسات.
فی المثل خوردن فعلی است بس نیکو و افعالی که در پی تکمیل و تأیید آن آید نیز.
لکن از آنجا که مراد و سرور شما (دَمَّهُ هات) فرمود: اِنَّمَا اَلأعمَالُ بِانِّیَّات ، مقصود از انجام اَعمال لَیلَهُ الیَلدا بس خطیر و مهم است.
قصد باید تِلِپ شدن و خوردن و خرجآفرینی برای بزرگان باشد نه صله ارحام و نیکی به بزرگان. از همین روی، مدد به هر چه رنگینتر بودن سفره و اهمیت به لاکچریتر بودن سفره شما نسبت به سایر فامیل ثواب است.
شاهنامه خوانی اگر منجر به خرید مُجَلّدی نفیس و گرانقیمت شود نیکوست. حافظ خوانی نیز اگر منتهی به پُست و استوری و لایک و کامنت و الخ شود مورد رحمت بوده لکن اشتغال به این افعال به نیت فزونی اخلاق حسنه جز رفتن به صراط غفلت و تباهی نباشد زیرا که متّصف شدن به خُلق حمیده و صله ارحام و دستبوسی بزرگان را منفعتی ملموس نباشد لیکن انباشتن جیب از آجیل و معده از میوه را برکاتی است که در وصف نگنجد.
پرداختن به جزئیات فَوارِت نیز از اهم واجبات اعمال این شب است. هندوانه هماره باید گلآرایی شود تا بها یابد. وجود انار و خرمالو در مائده از ضروریات است که اگر نباشد، یلدا یلدا نباشد.
مائده الیلدا(همان سفره شب یلدا) بدون تزئین و گلآرایی به لعنتِ ایالات متحده نیارزد. هر چه تزئین گرانتر، یلدا، یلداتر.
آوردهاند که شیخی در ازمنه ماضیه فیش خرید هر یک از موجودات درون مائدهُ الیلدا را در کنارش درون سفره گذاشتی تا به جمله حضّار اهمیت این امر را متذکّر شدی.
تا مناسبتی دیگر که تو را طریق حیات و شیوهی سعادت بیاموزم فی امان البیگ بنگ.
وَالسَّلامُ عَلَی مَن سَمَعَ اَلنَّصِیحَه فَالیَعمَل
عالی بود:))
ادامه ش رو بذارید