راه راه: از آنجایی که اسلام و مسلمانی مخصوص به شبهای قدر در مسجد و راهپیمایی روز قدس نیست، در ادامه شرحی از سیره ی پیامبر (ص) در زندگی و خانه خود را بررسی میکنیم تا حساب کار دستتان بیاید و کلاه سرتان نرود:
• هنگام سخن گفتن همواره لبخند میزدند.
حتما در اسرع وقت آن یگانه فرزانهای را که به شما توصیه کرده اگر لبهایتان را به هم بدوزید و گره ابروانتان را بیشتر کنید خدای جذابیت میشوید، پیدا کنید و به سزای اعمال ننگینش برسانید. از دیو و دلبر اولیاش را برای خود برگزیدهاید.
• شوخی میکردند اما از قلمرو آن خارج نمیشدند و جز حقیقت نمیگفتند.
شوخی را با چیزی ترکیب نکنید؛ نه اینکه به قصد ترساندن چنان غلظت دروغ شوخی را زیاد کنید که فرد مقابلتان به مرز سکته برسد، یا چنان تحقیرش کنید تا له شود. آقاجان شوخی ، شوخی است نه سلاح کشتار جمعی!
• اعضای خانواده و دیگران را با احترام صدا میکردند.
عزیز من درست صدا کن. این چه طرز صدا کردن است: فِری خروس، کَل صفر، تیمور خطکش، هوشنگ تلمبه، خنگولِ بابا، پیشی من، عجقم، عجیجم، هِی ، اوهوُی ، شیب ، بام؟!
• هرگز در خانواده حالت میهمان نداشتند، همواره کارهایشان را خودشان انجام میدادند، کمک میکردند و هرگز دستور نمیدادند.
وارد منزل میشوید، روی مبل لم میدهید، خود را آخرین بازمانده سلسله پادشاهان و فرزند خلف کوروش تصور میکنید و انتظار دارید همه اوامر ملوکانهتان را اجرا کنند، این ذهنیت معلول زیاده روی در تماشای فیلم کرهای است یا حاصل پُز برتری امپراطوریتان در گپ و گفتهای پادشاهان عه… ببخشید کارمندان محل کارتان؟
• اگرچه بعضی لباس هایشان رد کهنگی داشت اما همواره تمیز و آراسته بودند.
ترکیب لباسهایتان طوری انتخاب نکنید که همراهانتان را به یاد دو روز اول هفته بیندازد. قول معروفی است میگویند لباس فلانی از دهان گاو بیرون آمده، اما اقوال معروف دیگری هم هست برای توجه کردن، مثلا خط اتوی از لبه چاقو تیزتر.
ثبت ديدگاه