فال نمایشگاه کتاب
وبالِ گردن
۱۰:۰۲ ق٫ظ ۲۷-۰۲-۱۴۰۴
بی گمان شو زانکه ناید حاصلی
زین سرای پر خیالت جز وبال
علم را از جایگاه او بجوی
سر بتاب از عمرو و زید و قیل و قال
«ناصر خسرو»
ای صاحبِ فخرفروش فال!
جناب حافظ به نمایشگاه کتاب رفتهاند تا تورقی بر تازهترین کتابهای نمایشگاه داشته باشند به همین جهت، ما را به جای خودشان گذاشتهاند تا پاسخگوی فالهای شما باشیم.
فالی بس پوچ زدهاید!
بیگمان باز قصد کردهاید به نمایشگاه کتاب رفته و گشتو گذاری بیحاصل داشته و چند فلافل بزنید بر بدن.
همچون سالهای قبل، دهتا دهتا کتاب خریده و روی طاقچه تلنبار کنید!
آن همه کتابی که از نمایشگاه سال گذشته خریدید حتی روی جلدشان را هم نخواندهاید و فقط با یک فنجان قهوه و چند نخ سیگار با صدای «چرقچرق» ازشان عکس گرفتهاید و با هشتگِ #کتابخوانحرفهای استوری و پست کردهاید.
در بیتِ یکی مانده به آخر، اشارهای است به این شعر:
«من یار مهربانم/ دانا و خوش بیانم/ گویم سخن فراوان/ با آنکه بی زبانم/ پندت دهم فراوان/ من یار پند دانم» که شما را به دوستی با کتاب توصیه میکند به جای قاب کردن.
بدانید که کتاب خریدن و فقط استوری کردنش، بدون خواندن، هیچ سودی ندارد و وبالی بیش نیست و انجامدهنده آن هم وبال جامعهٔ فرهنگی کشور.
ای وبالِ گردن!
کتابی که بهر خواندن باشد، برای فخر فروشی نیست. سربتاب از این بیحاصلی عمر.
اگر قصدتان از کتاب خریدن فقط فخرفروشی است، حتی پایتان را هم نزدیک نمایشگاه کتاب نگذارید که با خود حضرت حافظ طرف خواهید شد.
ثبت ديدگاه