آنچه در آینده در تلویزیون خواهیم دید
مورد عجیب فرزاد حسنی!

محمدرضا شهبازی

اون از اون میهمان کچل کردن، اینم از این میهمان مچل کردن! ماجرای برنامه اکسیر و رفتار عجیب و غریب فرزاد حسنی با یکی از تماشاگران برنامه را می‌گویم.
احتمالا در آینده شاهد چنین سخنانی از طرف فرزاد حسنی در برنامه های تلویزیونی باشیم:

حسنی: خب… یه آقایی بیاد روی سن… تو، آره تو… نه بابا تو رو که نمیگم دراز! اون خپله که مثل گلابی میمونه… آره… خودت… بمیری … پاشو بیا…

(تماشاگر می‌آید روی سن)

حسنی: نه… خدایی چی توی خودت دیدی که فکر کردی باید بیای اینجا؟ نه… انصافا فکر کردی مثلا چه […]ی هستی که مثلا باید بیای قیافه‌ت رو همه ببینن؟ فکر کردی من هم ننه‌ت هستم که قربون صدقه قد و بالات برم دماغ!

(تماشاگر بدبخت همینطور دارد با حالتی شرمگینانه به مجری نگاه میکند)

حسنی: خب بگذریم… بگو ببینم، اسم سومین سیاهچاله بزرگ کهکشان که سال ۱۹۹۷ کشف شد نه، اسم سیاهچاله بغلیش چیه؟
زود باش بگو… نگی شلوارت رو در میارم تا خونه باید با شورت بری… زود باش… اگر نمیدونستی […] خوردی اومدی بالا…

(تماشاگر بدبخت در حالی که از شدت اضطراب دارد میلرزد هاج و واج مانده)

حسنی: نمیدونی؟ نمیدونی؟ فکر کردی دستت رو بلند میکنی و میای اینجا و فیلمت پخش میشه و مشهور میشی دیگه، آره؟ فکر کردی ما اینجا برنامه درست کردیم که توی ابله رو بعنوان نخبه اطلاعات عمومی ببریم روی آنتن، هان؟ آره؟ جواب من رو بده گلابی! من شلوار تو رو در نیارم مرد نیستم…

 

ثبت ديدگاه




عنوان