معرفی کتاب
اضحک و ابکی
۴:۵۸ ب٫ظ ۱۵-۰۷-۱۳۹۹
“سفرنامه”ها کتابهای شیرینی هستند، خصوصا در شرایط خانهنشینی. با خواندنشان هم با شخصیتهای خاص آشنا میشوید و هم طبق اصل “گردشگری از خودمون شروع میشه” سفر میکنید؛ فال و تماشا در کنار هم.
معمولا اگر نویسنده سفرنامه خانم باشد، روایت برای مخاطبان خانم شیرینتر و خاصتر میشود چون اصولا روایتهای زنانه از سفر کم داریم. حالا اگر این خانم یک مادر خانهدار باشد، باز هم جذابتر است چون معمولا مادران کمی را دیدیم که وقتی برای خودشان داشته باشند، چه برسد به اینکه سفر بروند و بعدش هم سفرنامهاش را بنویسند! از این هم جذابتر است وقتی که این سفر، روایت پیادهروی اربعین باشد و دیگر اوج جذابیت جایی است که این سفرنامه کربلا، طنز باشد! به عبارتی آنچه خوبان همه دارند، کتاب “سربرخاک دهکده” یکجا دارد!
کتاب روایت پیادهروی خانم فائضه غفارحدادی به همراه چهار بادیگاردش است که از لحظه انتخاب همسفر شروع میشود و تا رسیدن به دهکدهای که شهردارش علمدار کربلاست، ادامه دارد. متن روان و ساده، ریتم مناسب و روحیه طنز نویسنده در نگاه به موضوعات مختلف از نکات مثبت کتاب است؛ طوری که همه عناصر داستان و اجزای روایت دست به دست هم دادند تا خواننده مصداق بارز «اضحک و ابکی» باشد گاهی بخندد و گاهی اشک بریزد، بخندد و گریه کند.
نقطه قوت دیگر کتاب عنوانهای جذاب هر بخش و بهرهبرداری خوب نویسنده از آنهاست؛ تا حدی که با کنار هم قراردادن این جملات، میتوانید داستان طنز دیگری داشته باشید!
نویسنده در این کتاب برای هرچیزی تعبیری دارد؛ از گوسفند قربانی برای زائران تا آبسردکن حرم، همه به صف شدند تا اول خوب مخاطب را بخندانند و بعد یک مجلس روضه حسابی برگزار کنند. در این روایت هر وسیله هدفی از حرکت دارد، حتی کالسکه!
کتاب نفسگیر است اما نه از هیجان بلکه از بغض و خنده. نویسنده خوب میداند جای هر یادآوری و تعبیر کجاست و بلد است کاری کند تا مخاطب یک نفس همه کتاب را سر بکشد!
این کتاب را نشر شهید کاظمی در ۱۶۸ صفحه چاپ کرده و نسخه الکترونیکی آن نیز در اپلیکیشن طاقچه موجود است.
ثبت ديدگاه