تأثیر افزایش قیمت دلار بر میزان موفقیت مستأجرین
به خاطر یک مشت مستأجر
۰:۰۴ ق٫ظ ۰۷-۰۹-۱۳۹۷
راه راه: این روزها به دلیل افزایش قیمت دلار شاهد افزایش همه قیمتها اعم از باربط و بیربط هستیم. یکی از باربطهایش، افزایش نرخ اجارهبها است که به اشتباه باعث اعتراض شدید مستأجرین شدهاست. اما کارشناسان این حوزه و آن حوزه و تمامی حوزههای دیگر، بر این باورند که این افزایش نرخ، نه تنها به ضرر مستأجرین نبوده، بلکه تمام مشکلات آنان را نیز برطرف نمودهاست؛ به طوری که بعد از برجام، رتبه دومِ حل کلیه مشکلات مردم را داراست. در ادامه به چند مزیت مهم این افزایش بها اشاره خواهد شد.
کاهش ترافیک
تقریباً بیشترین ترافیک شهری به بهانه خرید مایحتاج خانه و خانواده است. با افزایش اجاره بها، توان خرید مردم برای خرید مایحتاج، به زیر محور ایکسها رسیده و نهایتاً میتوانند با شعار «من یک گیاه هستم، پس هستم» با استفاده از خوردن آب و تنفس هوا و عمل فتوسنتز زندگی خود را ادامه دهند و سفت به خانههایشان بچسبند و کرایه را به موقع تقدیم کنند تا در سیاه زمستان (که هنوز بر دانشمندان پوشیده است دقیقاً کجای زمستان میشود) آلاخان و والاخان (نام دو تن از خوانین معروف است و ربطش به بیخانه شدن افراد، در هالهای از ابهام است) نشوند.
بیابان زدایی
از آنجایی که فتوسنتز آن هم در دود تهران برای گیاهان هم جواب نمیدهد چه برسد به انسانها، بالاخره مستأجرین آلاخان و والاخان (که هنوز از هاله ابهام در نیامدهاند) میگردند و به صورت پلکانی از ونک به میدان انقلاب و از میدان انقلاب به ترتیب به شوش/صابونیان، نازیآباد، یاخچیآباد، گورهای آماده بهشت زهرا، حاشیه شهر، حاشیه و نیم بیابان، حاشیه و چهل و پنج صدم بیابان و سرانجام بیابان یکم سوق داده میشوند. شما برای درک بهتر موضوع مهرهای را تصور کنید که دو قدم مانده به ۱۰۰ وقتی به خانه ۹۸ میرسد، توسط مار نیش زده شده و فرتی به خانه دو پرت میشود. (لامصب مگه حالا شیش میاد!) به این ترتیب بیابانهایی که تا دیروز مأمن مار و عقرب و رتیل و مارمولک و اینا بوده به محل اسکان مردم آلاخان والاخان شده (آره هنوز هم هاله هست، رفت خبرتون میکنم بابا!) تبدیل میشود. این امر سبب کاهش بیابانهای لم یزرع و گسترش شهرنشینی حتی تا وسط بیابان لوت (که خود رتیلها و عقربها هم پایشان را آنجا نمیگذارند) میگردد و کسانی که تا دیروز مستأجر بودند، مفتی مفتی صاحب خانه میشوند.
افزایش میزان مرام و صفا
با روی آوردن مردم به جنوب شهر، از فیس و افاده و بالا بودن سر دماغشان کاسته شده و مقدار زیادی «مسعود کیمیاییِ» مرغوب، در رگهایشان رسوب میکند. با افزایش میزان مسعودیومِ خون، کمکم میل به رنگ قرمز گوجهای در افراد افزایش پیدا کرده، و همگیشان میشوند ته هر چی مرام و معرفت و سیبیل و اینا. این صفا و مرام با چنان سرعتی در بدن افراد تکثیر میشود که جیم جمالشان و کاف کمالشان شهره خاص و عام میشود. ببینید چه خوبه!
افزایش بارندگی
با تجمع مردم در جنوب شهر و سنگینی بار جمعیت در این منطقه، پایین تهران سنگینی کرده و شیب تهران به سمت جنوب بیشتر میشود. این افزایش شیب باعث انحنای کوه دماوند شده و دماوند تا کمر خم میشود. این خم شدن دماوند دو مزیت دارد: اول اینکه به شدت برای کشور جذب توریست میکند و دوم اینکه با خم شدن دماوند، ابرهایی که از هفت هزار سال پیش تا کنون، آن پشتها گیر کرده بودند آزاد شده و به سمت تهران حرکت میکنند. این ابرها که قرنها بارداری را تحمل کردهاند و دارند از زور بارداری منفجر میشوند، شروع به باریدن کرده و یک تنه مشکل خشکسالی ایران و جهان را تا ۱۰۰۰ سال آینده بر طرف میکنند و شاهد تأسیس شعبه جدیدی از جنگل گلستان در وسط کویر خواهیم بود.
از بین رفتن فاصله طبقاتی
یکی از ثمرات بینظیر عدم کاهش اجاره بها، از بین بردن فاصله طبقاتی است. از آنجائیکه بارندگیها افزایش پیدا کرده و شیب تهران هم به سمت جنوب زیاد شده، آب باران کلا جمع میشود این پایین و جنوب تهران تبدیل به شعبه شماره دو دریای خزر میشود. آن وقت است که تمامی مستأجرین، مانند بچههای بالا، بدون هیچ هزینه و تلاشی یک شبه صاحب ویلای کنار دریا میشوند و فاصله طبقانی به کلی از بین رفته و در مواردی حتی فاصله برعکس میشود. چون بچههای پایین حداقل یک خانهای کنار دریا دارند که تویش زندگی کنند اما بچههای بالا چون قل خورده و به دریا ریختهاند عملاً بیسرپناه و بیخانمان میشوند.
ثبت ديدگاه