شخصیت پردازی طنز؛ برگ برنده مهمونی آقای مجری
جای کلاه قرمزی در «مهمونی» خالی نیست
۱۲:۵۷ ب٫ظ ۱۲-۰۱-۱۴۰۱
پخش تنها دو قسمت از مجموعه عروسکی «مهمونی» به کارگردانی ایرج طهماسب کافی بود تا مخاطب به روشنی متوجه شود که این مجموعه سریالی، متفاوت از مجموعههای «کلاه قرمزی» است. هرچند که در مجموعه «مهمونی» مانند «کلاه قرمزی»، مفاهیمی همچون دوستی، ادب، احترام به بزرگتر و مهربانی نمایش داده میشود، اما استفاده از بخشهای تازه ای همچون «موسیقی ملل»، عدم استفاده از عنوان «آقای مجری» برای ایرج طهماسب و … سبب شده است که با اثری تازه از ایرج طهماسب مواجه باشیم؛
البته بزرگترین و اساسی ترین تفاوت میان این دو مجموعه، استفاده از شخصیتهای عروسکی تازه است؛ به عبارتی در «مهمونی» ایرج طهماسب، دیگر خبری از عروسکهای خاطره انگیزی چون «کلاه قرمزی»، «پسرخاله»، «آقای همساده» و «فامیل دور» نیست؛ و از عروسکهای تازه ای با نامهای «قیمه»، «کته»، «دی جی»، «شاباش» «بادوم» «پشه» و… رونمایی شده است. هرچند این تصمیم بسیار سختی است که شخصیتهایی را که مخاطب با ویژگیهای آنها آشناست و از آنها خاطره دارد کنار بگذاری و عروسکهای تازهای را مقابل صحنه بیاوری؛ اما ایرج طهماسب با بیش از ۴۰ سال تجربه نمایش عروسکی در کنار تیم جوان «مهمونی» به خوبی از پس این چالش بر آمده است؛ به طوری که «مهمونی» در همین دو قسمت توانست توجه مخاطب را به خودش جلب کند.
شخصیت پردازی طنز؛ برگ برنده آقای مجری
به نظر من برگ برنده «مهمونی»، شخصیتپردازی دقیق و طنازانه عروسکهاست. ایرج طهماسب به خوبی میداند چطور شخصیت عروسکهایش را تعریف کند؛ وقتی شخصیت به خوبی طراحی شود و ویژگیهای طنازانه در شخصیت گنجانده شود، کار نویسندهها نیز برای شوخی نوشتن بسیار آسان میشود. به همین دلیل است که ایرج طهماسب، به سادگی از جوانان تازه کار در تیم نویسندگان خود استفاده میکند. طراحی شخصیت، هسته اصلی در مجموعه هایی است که قصه واحد و مشخصی وجود ندارد؛ وقتی قصه واحدی برای روایت وجود ندارد، تقریبا تمام بار طنز داستان روی دوش ویژگی شخصیت است.
در ادامه به معرفی دو تا از بامزه ترین شخصیتهای «مهمونی» میپردازم و از ویژگیهای طنز این شخصیتها صحبت میکنم.
«پشه»؛ به دنبال یک میلیمتر رگ!
یکی از بامزه ترین شخصیتهای «مهمونی» پشه است؛ بخشهای مربوط به این شخصیت، در شبکههای اجتماعی نیز پربازدید شدهاند. برای طراحی این شخصیت، چند ویژگی درنظر گرفته شده است؛ یکی اینکه شخصیت پشه، مثل یک فرد معتاد به دنبال خون است. او به افراد التماس میکند تا اجازه دهند که او نیششان بزند. وجه دیگر پشه این است که شخصیت محترمی دارد و ادعا میکند که بدون اجازه، کسی را نیش نمیزند. همین ویژگی تنافض بامزهای را در این عروسک ایجاد میکند.
ویژگی بامزه دیگر پشه این است که خصوصیت فردی که خون او را خورده است، پیدا میکند. همین ایده ساده، میتواند موقعیتهای متنوعی را برای شوخی نویسی ایجاد کند. به طور مثال در قسمت دوم «مهمونی» او خون یک عاشق را خورده بود و به همین خاطر بی دلیل احساس شکست عشقی میکرد و برای معشوقی که خودش هم نمیدانست کیست، گریه و زاری میکرد.
بادوم؛ کودک معصوم بددهن!
«بادوم» یک پسربچه گل فروش است. او ظاهر و صدای معصومانهای دارد؛ اما بسیار بیادب است و به راحتی فحش میدهد. این تناقض میان ظاهر و رفتار «بادوم»، طنز دلنشینی را ایجاد کرده است. اصولا یکی از شیوههای مهم در ایجاد طنز «تناقض» است؛ و یکی از صورتهای تناقض، تناقض میان ظاهر و رفتار شخصیت است. تصور کنید یک نفر با ظاهر زمخت و سبیلهای از بناگوش دررفته، شاعری لطیف و حساس باشد؛ شبیه شخصیت «بگوری» در شبهای برره. مهم ترین ویژگی طنز بادوم، همین تنافض اوست. جایی که افراد تصور میکنند با یک پسربچه دوست داشتنی مواجه هستند و حرفهای شیرین به او میزنند، اما او – به قول خودش – حوصله این لوس بازیها را ندارد و بی آداب جواب بقیه را میدهد.
شخصیت بادوم، تناقض دیگری هم دارد؛ بادوم گاهی وقتها برای رسیدن به اهدافش، یک مرتبه لطیف میشود و با معصومیت تمام درخواستش را از بقیه مطرح میکند؛ تکه کلام او برای اینگونه درخواستها هم، عبارت «تو رو خدا» است که به صورت کش دار آن را ادا میکند. وقتی رفتارهای معصومانه او، بلافاصله در کنار بی ادبیهای او مینشیند، طنز جذابی شکل میگیرد.
«مهمونی» ایرج طهماسب درس بزرگی برای نویسندگان طنز دارد. اینکه استفاده از الگوها و شیوههای کهن طنزنویسی، بزرگترین برگ برنده برای توفیق یک اثر طنز هستند؛ الگوهایی همچون «تناقض»، «نقیضه سازی» و … که ایرج طهماسب نیز با تجربه طولانی در کار نمایش و طنز، خود را بی نیاز از آن نمیداند؛ و با استفاده از همین تکنیکهای به ظاهر ساده، چنان هنرمندانه شخصیتهای عروسکی را طراحی میکند که هرکدام میتوانند سالها در خاطره ها باقی بمانند.
ثبت ديدگاه