بررسی سریال دشتستان
جدید، جذّاب و خندهدار
۱۰:۰۱ ق٫ظ ۰۳-۱۰-۱۴۰۴
سریال دشتستان که به تازگی پخش آن از شبکه یک سیما به پایان رسید، سریالی به کارگردانی امیر بشیری و نویسندگی محمد نقایی است که از همان قسمتهای ابتدایی در جذب مخاطب موفّق بود و بازخوردهای مثبت زیادی نیز از مخاطبان صدا و سیما دریافت کرد. کارگردان و نویسندهی این اثر که هر دو پیش از این در حوزهی تئاتر آثار مهم و قابل توجّهی داشتهاند، در این سریال سراغ سوژهای فانتزی و تخیّلی رفتهاند.
داستان این سریال در مورد سه دانشجوی جوان است که هرکدام از سه شهر مختلف ایران برای تحصیل به تهران آمدهاند و در اتاق مرموز یک خوابگاه دانشجویی ساکن شدهاند. اتاقی که منشأ یک تجربهی عجیب در زندگی آنها میشود و پای آنها را به داستانهای جدید و متفاوتی باز میکند که شاید هرگز تصوّرش را هم نمیکردند.
داستان سریال دشتستان از همان ابتدا خود یک غافلگیری بزرگ برای مخاطبان است؛ مخاطب در قسمتهای ابتدایی سریال تصوّر میکند با یک داستان تکراری و کلیشهای از زندگی دانشجویی چند جوان شهرستانی و مشکلات همیشگی پیش پای جوانان رو به رو است و چه بسا نسخهی جدید سریال «روزگار جوانی» را تماشا میکند؛ اما ناگهان داستان تغییر میکند و تمرکز از روی سه شخصیت اصلی برداشته شده و به سمت یک در عجیب و مرموز و البته مخفی در اتاق دانشجویان میرود. دری که رو به اتاقی باز میشود که امکان سفر در زمان را فراهم میکند و اتّفاقاً با باز شدن این در، پای سه نفر از دههی شصت هجری شمسی به سال ۱۴۰۳ باز میشود. و حالا ادامهی داستان ماجرای ورود این افراد از گذشته به آینده است و نیز تأثیر متقابلی که این مسافران زمان و آن سه جوان دانشجو بر زندگی یکدیگر میگذارند.
ایدهی سریال در بین آثار ایرانی تقریباً جدید است و شاید جز چند مورد، سریالی با مضمون سفر در زمان در یاد مخاطب نباشد. این ایده و جسارت پرداختن به چنین موضوعی خود اولین نقطه قوت سریال است که ضمن جذّابیت ذاتی برای مخاطب، موقعیتهای طنز هم ایجاد میکند. گرچه کمدی این سریال صرفاً ناشی از این موضوع نیست و شخصیتپردازیها، دیالوگها و موقعیتهای طنز مختلف هم بار کمدی داستان را به دوش میکشند. در مجموع شوخیهای سریال بانمک، سالم و در بیشتر مواقع جدید هستند و سریال در خنداندن مخاطب موفّق بوده است.
داستان سریال نیز کشش خوبی دارد و مخاطب را تا پایان سریال با خود همراه میکند؛ مخصوصاً در قسمتهای ابتدایی که مخاطب با معمای پشت در اتاق مواجه میشود، تعلیق خوبی ایجاد شده و کنجکاوی مخاطب حسابی برانگیخته میشود تا بداند پشت در اتاق چیست؟ داستان ریتم مناسبی دارد و اتفاقات سریال بیخودی کش پیدا نمیکنند در نتیجه سریال خستهکننده نیست و حوصلهی مخاطب را سر نمیبرد. معرفی شخصیتها چه در زمان حال و چه در دههی شصت داستان به خوبی انجام میشود و مخاطب کاملاً در جریان اتفاقات مرتبط با زندگی شخصیتها قرار میگیرد و از این جهت ابهامی باقی نمیماند.
اگرچه ایرادات جزئی هم به داستان وارد است و یک سری ابهامات هرچند کوچک در داستان باقی میماند. مثلاً اینکه سرنوشت کارگران گم شده در ساختمان دشتستان چه شد؟ یا سرنوشت آقای تمنّا به کجا رسید؟ یا در قسمت آخر و بعد از بازگشت مسافران زمان به دهه شصت و تغییر کاربری ساختمان دشتستان، آیا هیچکس دیگری در اتاق جادویی ناپدید نشده بود و فقط سه جوان دانشجو بعد از ۳۷ سال دوباره در آن اتاق ناپدید شدند؟ اگرچه با پایان سریال متوجّه میشویم که سریال فصل دوم هم خواهد داشت و شاید قرار است در فصل دوم به این سؤالات پاسخ داده شود.
از دیگر نقاط قوت سریال میشود به استفاده درست و بهجا از موسیقیهای زیبا از خوانندگان بسیار خوب در سریال اشاره کرد که گویا با وسواس و سلیقهی خاصی انتخاب شده بودند و حال و هوای صحنه را به خوبی به مخاطب منتقل میکردند. ضمن اینکه در یک سکانس هم یک قطعه با شعر اختصاصی برای سریال تولید شده بود و توسّط شخصیّت آقای تمنّا اجرا شد که ایدهی خلّاقانه و جذّابی بود. در مجموع سریال دشتستان با موضوع تازه، داستان جذّاب و کمدی خوب خود و با روایت یک قصهی گرم و صمیمی توانست هم در جذب مخاطب و هم در جلب رضایت مخاطب موفّق باشد و راه را برای تولید آثاری از این دست هموار کند.

ثبت ديدگاه