تقویم تاریخ 8 مارس
حق نمایشی یا حق واقعی
۱۰:۴۱ ب٫ظ ۱۸-۱۲-۱۴۰۲
سالها پیش چنین روزی، یعنی ۸ مارس در کمال شگفتی و از آنجایی که هنوز مد نشده بود، هر روز به هر نحوی از انحاء منتسب به زنها (البته بانوان گرامی) باشد، به عنوان روز زن نامگذاری شد. و همه به صورت گروه کر با اکو با هم گفتن «واقعاًاااا؟! مگه میشهههه؟ مگه داریمممم روزی هم که روزززز زن نباشدددد؟!»
قضیه اینجوری آغاز شد. در سال ۱۸۵۷ به دنبال شرایط سخت کاری و غیرانسانی و همچنین دستمزد کم (در واقع همان مفت یا به عبارتی بخور و نمیر)، کارگران زن در واکنش به این نابرابری و بیعدالتی با گفتن «عه!» در نقاط مختلفی از اروپا و آمریکا اعتراض کردند. تظاهرات زیادی در این زمینه نیز به راه افتاد. کارگران نساجی زن در یک کارخانه پوشاک (پوشاکها نه پوشک. آن موقع هنوز پوشکلازم نبودند!) در شهر شیکاگو برای اعتراض به این شرایط چرک و کثیف اعتصاب کردند. به همین دلیل صاحب کارخانه با گفتن «چی؟! خُبه… خُبه… کارگرها خوب با هم خلوت کردین!» به حرکت آنها واکنش نشان داد. از همین روی برای جلوگیری از اینکه کارگرانِ بخشهای مختلف با شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!» متحد شوند و با هم خلوت کنند، آنها را در محل کارشان حبس کرد تا با انداختن سوسک بترساندشان؛ اما از آنجا که آنها از سوسک فقط چندششان میشد، نترسیدند و فقط جیغ کشیدند.
قضیه به همین شکل ادامه داشت که پس از مدتی کارخانه آتش گرفت، شاید هم آتش زداننده شد، ما چه میدانیم؟ والا، مگر فضول کار مردم هستیم! در هر صورت صاحب کارخانه هم که همیشه شماره ۱۲۵، ۱۱۸، ۱۱۵، ۱۶۲ و تمامی شمارههای اضطراری را قاتی میکرد، هی با ۱۱۸ و بقیه تماس گرفت. وقتی هم که متوجه خطای خود شد و با ۱۲۵ تماس حاصل کرد یاد دوران کودکیاش افتاد و با فوت کردن در گوشی و گفتن «تولدت مبارک…» اقدام به ایجاد مزاحمت کرد. همین تعلل باعث شد که متاسفانه در آن حادثه تعداد زیادی از زنان گرفتار آتش شدند و سوختند.
قضیه اینجورکی ادامه داشت که سالها بعد زنان در آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی در این روز و البته برخی از روزهای دیگر اقدام به برگزاری اجتماعات اعتراضی کردند. برای نمونه در ۲۸ فوریه سال ۱۹۰۹ در نیویورک، زنان بعد از دم کردن چای و بار گذاشتن برنج و کم کردن شعله و با گفتن «مرد یه ده دقیقه دیگه زیر این شعله رو خاموش کن» غذا را به آقای خانه که در حال چرت زدن بود، سپردند و برای یادبود اعتصاب «اتحادیه جهانی زنان کارگر صنایع پوشاک» به خیابانها آمدند. در نهایت در ماه اوت (منظورمان خارج و اینا نیست، باور کنید نام یک ماه خارجکی است!) یک سیاستمدار آلمانی پیشنهاد تاسیس سالانه روز بینالمللی زن را داد که با موافقت همراه شد؛ ولی در انتها زنان با گفتن «یعنی فقط یه روز؟!» تعجب خود را نشان دادند و روز واحدی را انتخاب نکردند.
قضیه اینجورکیتر شد که بالاخره در سال ۱۹۱۴ روز جهانی زنان در ۸ مارس برگزار شد. البته قضیه به اینجا ختم نشد، زیرا که همچنان در برخی از کشورها با گفتن «برو بابا!» وقعی به حقوق آنها ننهادند. از آنجایی هم که در هنوز بر پاشنه قبل میچرخید، در آخرین یکشنبه ماه فوریه سال ۱۹۱۷ که در تقویم قدیمی روسیه برابر با ۸ مارس (باور کنید هر چقدر فکر کردم چطور فوریه همان مارس است متوجه نشدم. عین اینکه بگوییم اردیبهشت قبلاًها خرداد الان است! خلاصه هر کی یک جور گرفتار است دیگر!) است، زنان روسیه در اعتراض به کشته شدن سربازها در جنگ جهانی اول در خیابان تجمع کردند و پس از غر زدن و غیبت و با گفتن «خیلی بدید. اَه…» خواستار پایان جنگ شدند. دولتمردان روسیه هم پس از شنیدن حرف آنها با گفتن «تموم شد! خیلی هم تاثیرگذار نبودا!» توجهی به آنها نکردند؛ ولی آن تجمع سرآغاز جنبشی اعتراضی علیه روسیه تزاری و درنهایت انقلاب روسیه شد.
در پایان جا دارد به تمامی بانوان سرزمینم، ایران عزیز، این روز و تمامی روزهای دیگر را که متعلق به آنهاست تبریک گفته و همگی در کنار هم افتخار کنیم به سرآغاز اعطا حقوق به آنها که با ظهور اسلام شروع شد و نیازی به سالها مبارزه و اعتصاب و تجمع و داد و هوار و دعوا و گیس و گیسکشی نبود که البته هنوز هم در غرب، کاملاً و در واقع، واقعاً به آن دست نیافتندهاند.
احسنت ??
مثل همیشه خوب بود ، آفرین
بسیار عالی