بحرین چگونه عروس شد؟
دُر تکان

آورده‌اند بلادی بود بحرین نام که تا تاریخ، تاریخ است، از دیرباز در کنج خلیج تا ابد فارس، برای خودش نشسته بود و تحت حاکمیت ایران اداره می‌شد. حتی در سنگ‌نوشته‌های باقیمانده از آن سرزمین به وفور حکاکی‌ «اینجانینگا بحرینینگا تحتینگ حکومتینگ ایران، ولاغیرینگا! چشمتون کورینگا» به چشم می‌خورد.
گویند این ولایت، مملو از دُر و طلای سیاه بود، به حدی که بدین سو می‌نگریستی دُر، بدان سو می‌نگریستی دو دُر.
القصه! چرخ گردون چرخید و چرخید تا حکومت ایران به مردی رسید محمدرضا نام که شاه «پهلویان» بود، البت بعد از متواری شدن یا در برخی از نقل‌ها خروج پدر از کشور. محمدرضا را همسری بود سوم بار، فرح نام، طبیعتا پس از متارکه با فوزیه و ثریا.‌
 
باری! روزی از روزها محمدرضا در معیت فرح در باغ طی طریق می‌نمودند و از جیب خود که ته هم نداشت، تخمه درمی‌آوردند و چیک‌چیک آن را می‌شکستند و می‌خوردند و علی‌القاعده پوستش را تف می‌کردند به روی زمین که اصلا آورده‌اند لذت تخمه‌خوردن به فوت نمودن پوست آن می‌باشد. در همین اثنی یک دانه دُر در عوض تخمه به ته حلق محمدرضا جهید و او را به عُق زدن انداخت. محمدرضا که همانند قیر کبود شده و با جهد و لگدهایی که فرح بر پشت او، البته در ناحیه کمر زده‌ از جان‌کندن جان سالم به در برده بود، کامش از این قضیه تلخ گشته و گفت: «ما دیگر این بحرین رِ نمی‌خواهیم. از قضا دیگر نه مروارید دارد بهر ما نه نفت. هزینه‌هایش هم رو به فزونی گذاشته، فلذا این رِ فقط بدینش بره، حتی به شوهر، حتی به غلط». آورده‌اند که کلیت این فیلم‌بازی‌ها و جنگولک‌بازی‌های محمدرضا برای پرت کردن اذهان بود وگرنه وی را دستوری بود از بریتانیا برای وانهادن بحرین.
 
القصه! حکایت بدان‌جا رسید که مقرر گردید تا جارچیان بنوازند و مردم را از برای رفراندوم جمع نمایند؛ ولیکن مامور بریتانیا در حالی که از شدت شعف در پوست خود نمی‌گنجید و کلیه اعضا و جوارح خویش را به حالتی قبیح به لرزش درمی‌آورد که هرآینه عنودان بدگهر را ممکن بود فکرهای بد به مخیله افتد، گفت: «آکایون! چرا کرم بریزیم و آزار رسانیم رعیت را؟ در این گرمی هوا، سگ با تیپا و اردنگ هم برون نگردد! اتول بنده سوار و دوردور کنیم و میدانی نظرسنجکی هم نماییم» و این شد که در یوم ۲۳ اَمرداد سنه ۱۳۵۰ پس از هجرت، بحرین عروس و از سرزمین مادری خود جدا شد.

۲ Comments

  1. زهرا ۱۴۰۲-۰۵-۳۰ در ۸:۱۴ ب٫ظ- پاسخ دادن

    اولش اون بحرینینگا اینجانینگا خیلی بینمک و یخ بودولی از وسط متن به بعد خوب شد.
    مخصوصاً اون جنگولک بازی های محمدرضا??

  2. ربانی ۱۴۰۲-۰۵-۳۰ در ۰:۳۲ ق٫ظ- پاسخ دادن

    واقعا عالی بود واقعیت را بیان کردن ازاین روش بهترین گزینه هستش تا آیندگان بهتر واقعیت هابفهمند ودرگ کنند

ثبت ديدگاه