هک کردن بانک به دلیل انتقام عشقی
آبروریزی

در خبرها خواندید که یک هکر یکی از بانک‌های کشور را به‌خاطر شکست عشقی هک کرده‌است؟ من هم نخواندم! اصلاً چه معنی می‌دهد که همچین خبری را بخوانیم و آن را بازنشر کنیم؟ مگر کسی به‌خاطر شکست عشقی هم هک انجام می‌دهد؟ در زمان‌های قدیم، هکرها یک وجهه و دیسیپلینی در جامعه داشتند که اگر کسی یکی از آن‌ها را می‌دید باهاش سلفی می‌گرفت و در صفحه‌اش می‌گذاشت و می‌نوشت من و آقای هکر، همین الان یهویی.

دوره عجیبی شده! زمانی هک کردن دیتابیس یک بانک به دلیل انتقام عشقی از کسی که هیچ ربطی به آن بانک ندارد احتمالش از اینکه رونالدو بیاید تهران فوتبال بازی کند هم کمتر بود. اگر ده سال پیش این قضیه را به کسی می‌گفتید بهتان می‌خندید و می‌گفت: «یک هکر مگر بیکاره که از هک سازمان سیا دست برداره و بیاد بانک رو هک کنه؟! »

آن هم به خاطر شکست عشقی؟ حالا فکر وجهه هم صنفی‌هایت ‌را نکردی، نادیده می‌گیریم، فکر خودت هم نبودی؟ پس‌فردا تو بند ازت پرسیدند جرمت چیه، می‌خواهی جواب بدهی که چون شکست عشقی خورده بودم رفتم بانک هک کردم؟ بعد دیگر در زندان می‌توانی سرت را بالا بگیری؟

یک زمانی طرف شکست عشقی می‌خورد یا پدر خودش را در می‌آورد یا پدر طرف مقابل را. الان به یک هک کردن اکتفا می‌کنند. خب با هک بانک الان مشکلت حل شد و بله رو می‌گیری؟

واقعاً ما داریم به کجا می‌رویم؟ خواهشاً رعایت کنید. حرمت نگهدارید. با این شیوه که شما جلو می‌روید بعد اسم ما خلافکارهای قدیمی و سابقه‌دار را هم خراب می‌کنید. بقیه فکر می‌کنند که ما هم مثل شماییم.

ثبت ديدگاه