پیشنهادی برای وزارت ارشاد:
از محمود گبرلو تا گلشیفته فراهانی!
۱:۲۰ ب٫ظ ۰۲-۰۸-۱۳۹۵
راه راه: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به دلایلی که قطعا، بلاشک، طبیعتا و غیر از این امکان نداره، برای ترمیم کابینه استعفا داده است و حالا باید یک نفر دیگر جایگزین ایشان بشود. دولت هم متاسفانه میخواهد کسانی را به مجلس معرفی کند (یا شاید تا زمان انتشار این مطلب کرده باشد) که اصلا گزینه مناسبی نیستند و در عوض کلی گزینه مناسب همینطور دارند خاک میخورند. ما این گزینه ها را اعلام میکنیم بلکه نماینده های مجلس به گزینه دولت رای نداده و در عوض از دولت بخواهند که اینها را معرفی کند.
حجت الله ایوبی
یک گزینه جناب آقای ایوبی است. اگر دولت محترم همان دست فرمانی که در انتخاب آقای جنتی داشت را باز هم بخواهد داشته باشد، قطعا آقای ایوبی گزینه خوبی است. اولا که ایشان به همان اندازه آدم بیربطی است و سوابقی در کارنامه دارد که حتی میتواند بیربطتر از آقای جنتی جلوه کند. مثلا اینکه ایشان در دولت نهم بعنوان نماینده دولت به تلویزیون آمده و در دفاع از عقب نکشیدن ساعتها در انتهای شهریور حرف زده است!
خود اینکه نماینده دولت نهم در دفاع از عقب نکشیدن ساعتها در انتهای شهریور، امروز رییس سازمان سینمایی دولت یازدهم است و میگوید امروز سینمای دنیا به هالیوود و سینمای ایران تقسیم میشود، به تنهایی کافی است تا تایید کنیم این فرد حتما جانشین خوبی برای کسی است که یک روز گفت قصهها فیلم سیاهنمایی است و اصلا چرا مجوز ساخت گرفته، و چند روز بعد گفت این فیلم سیاهنما نیست و باید اکران شود!
محمود گبرلو
گزینه بعدی به نظر ما آقای گبرلو است. بالاخره بنده خدا از وقتی از هفت رفته خیلی دارد اذیت میشود، اگر دولت یک جایی دست او را بند کند دعای یک جماعتی را دنبال خودش دارد. هفته ای دو ساعت میآید کار میکند و برقها را خاموش میکند و میرود. بالاخره آقای جنتی یک خصوصیتی داشت که به همه میگفت بله شما درست میگویید، آقای گبرلو هم در هفت نشان داده بود که میتواند چالشی ترین موضوعات را جوری در برنامهاش به بحث بگذارد که خرس قطبیای که بعد از شش ماه تازه از خواب بیدار شده با نیم ساعت دیدن هفت دوباره احساس خستگی کند و به خواب شش ماهه برود.
گلشیفته فراهانی
گزینه سوم میتواند گلشیفته فراهانی باشد. بالاخره مرگ یکبار شیون هم یکبار دیگر. یک نفر را بیاورید که تهش را درآورده باشد، بلکه انقدر هی شل کن سفت کن نداشته باشیم و مردم هم به زندگیشان برسند. تکلیف اینوری و اونوری هم روشن میشود و دیگر یک کنسرت نمیشود محل بحث و نزاع و جنگ و خونریزی. اگر گلشیفته فراهانی دستش بند بود و داشت لباسش را در میآورد، صدف طاهریان بد نیست. (خوبی او این است که دیگر چیزی نمانده تا در بیاورد و دستش بند نیست!) او هم نشد دیگر رابعه اسکویی را خدایی بیاورید.
حسین هدایتی
حسین هدایتی هم بد نیست. دستش توی کار است. مزنه دستش است. کل وزارت ارشاد را میکوبد یک پاساژ مشتی درمیآورد و مغازه هایش را میدهد اجاره و پولش را ماه به ماه بین فیلمسازها و نویسنده ها پخش میکند بلکه بی خیال فیلم ساختن و کتاب نوشتن شوند. والا بخدا!
ثبت ديدگاه