چمچاره
اولی‌ها، دومی‌ها، سومی‌ها، کنکوری‌ها… بمیرم براتون

با سلام خدمت شما مخاطبان گرامی، من دکتر زونکن عنّابی هستم، فارغ‌التحصیل رشته‌ی “دو روز انگاری دنیا” از دانشگاه lmnop؛ در خدمتتون هستم با بخش مشاوره‌ی پیامکی؛ موضوع امروزمون “کنکور” هست، هر سؤالی در این زمینه دارید بپرسید.

– اولین مخاطبمون گفتن، من با ۸۰ سال سن برای چهارمین بار تو کنکور امسال شرکت کردم که یه خبرنگار بیاد با من به‌عنوان “الگویی برای اشتیاق به علم و دانش” مصاحبه کنه، ولی چون یکی ۸۲ سالش بوده همه‌ی دوربینا رفتن سمت اون. خب زمان جوونی ما انتخابات نبود که با لباس عروس و دومادی بریم پای صندوق رأی تا الگویی برای جوانان باشیم؛ مجبوریم با شرکت تو کنکور الگویی برای جوانان باشیم. چه کنم؟
+ پدر جان مطمئن باشید اونی هم که ۸۲ سالشه، یک شبه که به این جایگاه نرسیده؛ شاید از ۷۰ سالگی تو کنکور شرکت کرده تا بالأخره امسال تو ۸۲ سالگی شده پیرترین شرکت‌کننده‌ی کنکور. شما هم صبور باش و همین‌طوری به شرکت تو کنکور ادامه بده، ان‌شاءالله با همکاری عزرائیل یه روزی می‌رسه که پیرتر از شما تو کنکور وجود نداشته باشه. بالأخره الگوی جوانان شدن، راحت به‌دست نمیاد.

– مخاطب بعدی گفتن، من فقط به‌خاطر آینده‌ی فرزندان این مرز و بوم، یک‌سری سؤالات تستی و کنکوری رو با قیمت ناچیز فروختم به چندتا از این دانش‌آموزان مستعد که استعدادشون ناشکفته مونده. برای ترغیب بیشتر بچه‌ها به مطالعه‌ی این سؤالات هم، اسمش رو گذاشتم سؤالات لورفته‌ی کنکور ۱۴۰۱. حالا پلیس و نیروهای خدوم امنیتی خونه‌مو محاصره کردن، می‌خوان به اسم کلاهبردار من رو از سطح جامعه جمع کنن؟ کسی رو می‌شناسی بتونه منو از خونه فراری بده بعد از مرز ردم کنه؟
+ عزیزم تو مسیر رو اشتباه رفتی. تو اول باید یه مؤسّسه‌ی کنکور تأسیس می‌کردی، بعد به‌جای این‌که مجبور باشی دزدکی نگران آینده‌ی فرزندان این مرز و بوم باشی، می‌تونستی کاملاً قانونی هر ماه این سؤالات رو به‌عنوان آزمون آزمایشی بدی دست بچه‌های مردم، تازه خیلی بیشتر از این چندرغازی که الآن کاسب شدی، به جیب می‌زدی. الآن خیلی‌ها همین کار رو می‌کنن، نه‌تنها کسی کاریشون نداره، بلکه کسی جرأتش رو هم نداره کاریشون داشته باشه. قاچاقچی هم سراغ ندارم، خودتو بزن به مردن، بلکه ولت کنن.

– آخرین مخاطبمون هم گفتن، تو سازمان سنجش آشنا نداری، بتونه کاری کنه پسرم دوباره تست بده؟ طفلک سر آزمون اول خوابش برده؛ مطمئن باشید خیلی بااستعداده، اگه می‌شه یه فرصت دیگه بهش بدن. اگه بچّه‌ام نتونه پزشکی قبول بشه من خودمو می‌کشم، همه‌اش هم تقصیر شماست آقای دکتر؛ دیگه خود دانی!
+ اولاً مگه آزمایش اعتیاده که باید دوباره تست بده؟ کسی که سر کنکور خوابش می‌بره همون بهتر که پزشک نشه؛ اگه فردا سر عمل جرّاحی یه مریض خوابش ببره چی؟ بعدش هم اصلاً من چکاره‌ام که همه‌چی تقصیر من باشه؟ مگه من خوابوندمش؟ شما اصلاً برو ببین بچه‌ات دوست داره بره دانشگاه یا نه؟ سوماً آشنا هم ندارم تو سازمان سنجش، که اگه داشتم می‌گفتم برگه‌ی بچه‌تون رو پیدا کنه آتیش بزنه که همین امسال بفرستنش سربازی، بلکه دیگه تو مراحل حسّاس زندگی خوابش نبره.

این کنکور اعصاب نمی‌ذاره واسه آدم؛ ای‌کاش یه‌روز رسماً پایان همه‌گیری کنکور رو اعلام کنن. تا هفته‌ی بعد خدانگهدار.

ثبت ديدگاه