مقاله‌ای برای یکی از فصول
تابستان فرزند خود را این گونه بگذرانید

تابستان فصل به ثمررسیدن تلاش‌های مستمر سیستم آموزشی در طول یک سال تحصیلی، در جهت تربیت نوگلان این مرز و بوم است و خانواده به ناچار، بیشترین بهره‌مندی از این ثمره‌ها را دارد. بسیاری از خانواده‌ها بدلیل کمبود مهارت، تحمل این حجم از ثمربخشی را نداشته و معمولا در طول تابستان، به طرز فجیعی از زندگی لذت میبرند. در این مقاله سعی داریم تا برای گذران اوقات فراغت شکوفه‌های باغ زندگی شما همچنین فراغ خاطر خود شما در تابستان، روش هایی را ارائه دهیم. ما همراه باشید.
۱-کمی صبر داشته باشید!
کاملا روشن است که میخواهید پای نوگلتان به خانه نرسیده، او را به کلاس‌های آموزشی و ورزشی و هنری و غیره دایورت کنید. اما باید بدانید که دلبندتان در همان جشن آغاز سال تحصیلی، در زیر آفتاب سوزان و حین تاکید سخنران بر نقش دانش‌آموزان در آینده کشور ، انگیزه تحصیلی‌اش خالی شده و بقیه سال را از سر بزرگواری و بخاطر رفقای الدنگ خودش دوام آورده است. اگر باور ندارید بعد از امتحانات پایانی در مدرسه حاضر شوید و شاهد صحنه‌های دلخراش جرواجرشدن کتاب‌های درسی باشید.
طبیعی است که نوگل، بلافاصله طاقت علم آموزی مجدد را ندارد. بهتر است یک هفته ای حرمت نان و نمکی که با پاره‌ی تنتان خورده‌اید را نگهدارید.

۲-فداکاری کنید!
کودکان امروزی یا گودزیلا هستند یا دهه نودی؛ بسیاری از کارهایی که جوانان قدیم و گاهاً جدید از انجام آن خوف داشتند و دارند، این ملوس‌ها بسیار لارج و با روشنفکری قابل توجهی مرتکب می‌شوند. نوگلتان که دیگر از دست رفته‌است، حداقل برای بقای جامعه ، بگذارید آنها با بازی‌های رایانه‌ای سرگرم شوند، به جهنم که چاق می‌شوند و تحرک ندارند و چشم‌شان ضعیف می‌شود، تحفه شما چاق بشود بدتر است یا این که یک جامعه نابود شود؟
دنبال بازی‌های فکری هم نباشید، پیدا نمی‌شود. بگذارید بچه مورتال کامبتاش را بزند و خون بپاچاند. جذاب هم هست.

۳-روش های سنتی، شاید وقتی دیگر
به کودکی خود نگاه نکنید، شما نسلی بودید که با یک کمربند یا یک تکه گچ، ساعت‌ها سرگرم میشدید و با قصه‌های تکراری سفیدموی فامیل در رویا سیر می‌کردید. این ها فرق میکنند. با منطق، منطق داستان های شما را به چالش میکشند و تمام باورهای کودکی شما را فرو میریزند. اگر هم قصه تکراری بشنوند حرمت‌ها ازبین میرود. ثانیاً، به زرت و پرت این نسل روغن مایع نگاه نکنید، طاقت بازی های محلی را ندارند. ممکن است گل باغ زندگیتان پرپر شود.
روش های امروزی را تجربه کنید و ریسک نکنید.

۴-به مسافرت بروید!
دامان طبیعت مکان مناسبی برای تخلیه انرژی منفی و استرس‌های روزمره است. هر ازگاهی به دل کوه و دشت بزنید و تفریح کنید.
در این میان، میتوانید از مادربزرگ‌ها بخصوص مادربزرگ‌های مادری برای نگه داری از جگرگوشه خود کمک بگیرید. شکاف نسل‌ها هم برطرف می‌شود. حتما به کودک بگویید که برایش قاقالیلی می‌آورید.

۵-کلاس‌های رگباری، پرخرج اما کارآمد
همانطور که در ابتدا گفته‌شد این روش زیاد مطابق حوق بشر نیست اما اگر کلا حوصله سروکله‌زدن با بچه را ندارید و به خاطر این بچه‌دار شده‌اید که ببینید چطوری است، کلاس‌های فوق‌برنامه تنها راه شماست. از فرزند خود بخواهید تا از بین کلاس‌های زبان انگلیسی، کاراته، منجوق‌دوزی، سفره‌آرایی و یوسیمَس، چهارتایش را بر اساس علاقه انتخاب کند. حتما برای او حق انتخاب قائل شوید. با این روش، نوگلتان پیش از کله‌پاچه‌پزها در کف خیابان است و همراه با آخرین BRT به خانه برمیگردد. توجه داشته باشید که در این روش، نوگل خیلی زود مرد می‌شود و در حدود سی تا چهل‌سالگی از کار می‌افتد و حقوق بازنشستگی‌اش را می‌خورد و به جانتان دعا میکند.

ثبت ديدگاه




عنوان