یک سفارش دهنده آرمانی دیوارنگاره
دیو، چهارساله از تهران
۸:۴۲ ق٫ظ ۰۸-۱۲-۱۳۹۷
راه راه: سفارش دهنده: یک بنر میخواستیم که جوابیه ای باشه بر چند سال ظلم و اسارت زن! بر خشونت علیه زنان و پاسخی بر اون دیوارنگاره چهارراه ولیعصر، در حقیقت میخوایم مشت محکمی باشیم بر مرد… البته جسارت نباشه!
طراح: خواهش میکنم؛ خود من همیشه دوست داشتم زن بودم.
سفارش دهنده: البته در اصل قضیه فرقی نداره به هرحال همین که مرد زاده شده اید خشونتاید علیه ما.
طراح: بله! بریم سر طرح، من یک خانم براتون طراحی میکنم…
سفارش دهنده: …دست شما درد نکنه!!! ما یه عمره داریم میگیم زن و مرد برابرن اونوقت شما بیاین یه زن طراحی کنین که چی بگین؟!
طراح: خب اتود یه مرد…
سفارش دهنده: … بفرما دیگه؛ رسما قبول کردید زن جنس دومه!
طراح: خب یک جانور بی جنسیت…
سفارش دهنده: …حیوون جد و آبائته! ایشالا بخوره تو سرت اون زن بودن خواستنت.
طراح: چرا عصبانی میشید، نگفتم دیو میخوام بکشم که!
سفارش دهنده: دیو؟! آفرییین… دیو تصویر خوبیه!
طراح: خوبه؟!
طراح: بله دیگه. معرکه است. ببینید نه زیبایی و ظرافت داره که توهین بشه به شان زن، نه دیو موجود ضعیفیه که جوابی باشه به اونها که میگن جنس دوم. از مردها هم برابرتره!
طراح: اونوقت خشن نیست؟! یکم لطیف تر، مثلا گل ای؟!
سفارش دهنده: برو بابا مگه دم کنیه!؟ همین رو بزن تا بیشتر از این حق زنان این سرزمین پایمال نشده!
طراح: این شماره رو بگیرید کارتون راه میفته.
سفارش دهنده: این چیه؟! مانی… چهارساله از تهران؟!
طراح: بله برادرزادهامه اتفاقا دیوهای خوبی هم میکشه. هماهنگ میکنم اونجا خیلی معطل نشید.
سفارش دهنده: همون بهتر که تو مرد شدی! بی شخصیت! ایشالا تو جهان موازی هم یه مرد سبیل کلفت باشی… ببین؛ ازت شکایت میکنم!
طراح: بیرون…
ثبت ديدگاه