درباره اصلاحات اجتماعی درخشان اعلیحضرت رضاخان
رهایش

رضا پالانی

راه راه: رضاخان از همان زمان که دست چپ و راست خود را شناخت تصمیم گرفت به مردم خدمت کند! برای همین از همان زمان که در اصطبل سفارت هلند اشتغال داشت و قاطر جا به جا می کرد تصمیمات بزرگی گرفت.
در آخور همان اصطبل بود که به ذهنش خطور کرد هر جور هست باعث نجات مردم ایران از آن فلاکت شود. از همین رو اول تصمیم گرفت ابتدا باعث نجات تیمورخان آیرملو شود و دختری را که هیچ کس حاضر به ازدواج با او نشده بود، به همسری بگیرد. البته بعضی ها می گویند رضاخان از این ازدواج بیشتر از این که به فکر نجات تیمورخان باشد به فکر این بود که تاج الملوک دختر یک میرپنج است؛ که البته شایعه ای بیش نیست و سعایت بدخواهان است.
کار خیری که رضاخان کرد باعث شد کم کم دست و بالش باز شود و این بار با کودتای نظامی پادشاه قاجاری را خانه نشین کند و خودش پادشاه شود.
رضاخان از وقتی پادشاه شد با سرعت بیشتری اقدام به رهایش مردم از رنج و سختی کرد. البته در این راه مشکلاتی هم بود مثل این که بعضی از مردم به دلایل مختلفی از جمله تربیت نادرست خانوادگی حاضر به رها شدن از سختی و مشقت نبوده و مخالفت و مقاومت می کردند. مثلا رضاخان یکی از مهمترین کارهایی که کرد کمک به کشاورزان و مالکان زمین های کشاورزی بود. او همیشه از این که عده ای از مردم مجبور بودند از صبح خروس خوان تا غروب آفتاب در زمین های کشاورزی جان بکنند بسیار ناراحت بود. البته این مهم یعنی حل مشکل درد و رنج کشاورزان تا زمان اعلیحضرت محمدرضا باقی بود و ایشان بود که با طرح اصلاحات ارضی موفق شد به کلی درد و رنج کشاورزان در این زمینه را حل نماید.
از آن جایی که رضاخان به حقوق خویشاوندان و آشنایان بیشتر اهمیت می داد ابتدا از محل خود آلاشت در نزدیکی سوادکوه شروع کرد و با تصاحب زمین های کشاورزی مردم، باعث رهایی مردم محل خود از رنج کشت و کار و داشت و برداشت محصولات کشاورزی شد. اگرچه عده ای از کشاورزان در مقابل این رهایش مقاومت کردند اما رضاخان بیدی نبود که با این بادها بلرزد و بنابراین از آن به بعد هر جا عده ای از کشاورزان را درگیر درد و رنج می دید آنها را مجبور می کرد که زمین شان را به او داده تا بیش از آن دچار درد و رنج نباشند.
کمک های اعلیحضرت فقط شامل حال کشاورزان نشد و همه مردم از اصناف و پیشه های مختلف از طرف ایشان مورد تفقد قرار می گرفتند.
از اقدامات دیگر رهایشی اعلیحضرت رضاخان این بود که از مردم خواست تا بعد از آن دیگر این همه لباس های متنوع و رنگارنگ نپوشند تا رنگرز و خیاط مجبور نباشند از این همه پارچه های مختلف استفاده کنند. یکی دیگر از کارهای رهایشی اعلیحضرت رهایش زنان از قید و بند پوشش های سخت بود. رضاخان از همان زمان که در آخور اصطبل بیتوته می کرد همیشه به اسب و قاطر ها و الاغ های سفارت حسادت می کرد و می گفت چگونه اینها هیچ پوششی ندارند و زندگی بی دردسری دارند و ازهمان جا به خودش قول داد تا مردم را مثل این حیوانات از قید و بند مشکلات و سختی های فراهم کردن لباس و پوشش برهاند. بنابراین از همه مردم خواهش کرد از آن به بعد بدون رعایت پوشش قبلی در ملاء عام حاضر شوند. البته بازهم اکثر مردم حاضر به این کار نشدند و رضاخان مجبور شد از مقداری جدیت استفاده کند تا مردم را از این مشکلات برهاند.
اقدامات رهایشی رضاخان به همین مقدار محدود نمی شود به هر حال با عینک مناسب باید به آن نگاه کرد تا دچار سوء برداشت نشویم.

ثبت ديدگاه