تقویم تاریخ 13 آبان
ماجرای تسخیر لانه جاسوسی
۱۰:۳۸ ب٫ظ ۱۳-۰۸-۱۴۰۲
دانشجویانی که دست به تسخیر سفارت آمریکا یا همان «لانه جاسوسی» خودمان زدند، حکم همان بچههای مردم را دارند که اسپانسرین جنبش ززآ باید تا ابد بر سر مجریان این جنبش بکوبند. تازه برای جمع کردن سفره هم باید آنان را صدا بزنیم. فیالواقع برانداز هم همان برانداز قدیم. براندازان کنونی را باید بفرستند سرکلاس این براندازان قدیمی تا ۲۰ واحد اصول و فنون براندازی پاس کنند.
ماجرا از این قرار است که محمدرضا پس از فرارش از کشور، مدتی ویلان و سرگردان از این کشور به آن کشور با همان چمدانهای معروفش آواره بود تا درنهایت آمریکا دلش سوخت و شاه بیلیاقت را در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۵۸ گوشهای درون خود جا داد. این اقدام، یکی از دلایلی بود که منجر به تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان شد.
از طرفی، آمریکا به دلیل تماشا و ساخت زیاد فیلمهای هالیودی با ژانر جنایی، علاقه زیادی به جاسوسبازی پیدا کرده بود و مثل خیلی از دختربچهها که خالهبازی میکردند، آمریکا نیز به جاسوسبازی و پیاده کردن فیلمهای اکشن و جنایی در ایران مشغول بود. دانشجویان نیز در آن زمان، به جای اینکه دغدغههای والایی چون مختلط کردن سلف و پوشیدن شلوار ۹۰ داشته باشند، خودشان را با داشتن دغدغههای پوچی چون جلوگیری از جاسوسبازی آمریکا در ایران مشغول کرده بودند.
در نهایت جمعی از دانشجویان با تشکیل جلساتی و به صورت خودجوش، در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۸ اقدام به تصرف سفارت آمریکا کردند. براندازان کنونی نیز میتوانند با گرفتن مصاحبه و گفتوگو از بازماندگان، اقدام به تهیه جزوه کنند. نکته جالب این است که این اقدام، بدون هیچگونه خون و خونریزی انجام شد! از جزوهبرداران گرامی تقاضا میشود که این قسمت را در جزوه خود درج نکنند. البته با الگوبرداری از ضربالمثل «ادب از که آموختی؟ از بیادبان!» نیز میتوانند به نتیجه عکس برسند.
نکته قابل توجه این است که قبل از رسیدن دانشجویان به داخل سفارت، قسمت زیادی از اسناد و تصاویر خصوصی، شخصی و خانوادگی آمریکاییها، توسط آنها به درون دستگاه خُردکن ریخته و برخی از میکروفیلمها و حافظههای کامپیوتری نابود شد.
از جمله واکنشهایی که به تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان داده شد؛ واکنش امام خمینی (ره) بود که آن را «انقلاب دوم و فراتر از انقلاب اول» نامید که بیش از پیش حرص و حسادت براندازان کنونی را درمیآورد.
واکنش بعدی، استعفای دستهجمعی دولت موقت ایران در ۱۴ آبان ۱۳۵۸ بود. آنها پس از تسخیر لانه جاسوسی، با گفتن «وای شما چقدر بدید! و دیگه دوستتون نداریم»؛ فاتحه رابطه دوستانه خود با آمریکا را خواندند. اگر در آن زمان نسبت دادن واژه صورتی به افراد کاربرد داشت؛ احتمالا به اعضای دولت موقت باید اصطلاح «برانداز صورتی» را نسبت میدادیم. طفلکیها دلشان نمیآمد خب!!
آمریکاییها که حرصشان درآمده بود از اینکه ایرانیها نمیگذارند چهارعدد بچه به جاسوسبازیشان برسند؛ به تلافی این کار ۱۵۰ دانشجوی ایرانی در آمریکا را بازداشت کردند، اخراج ۹ هزار ایرانی را در دستور کار خود قرار دادند، با گفتن «همان همیشگی» ذخائر ارزی ایران در تمام بانکهای دنیا را مسدود کردند و با گفتن «قهر قهر تا روز قیامت»، روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کردند. در نهایت نیز رفتند ولیشان یعنی سازمان ملل را آوردند.
در نهایت کشور خودشیرینی به نام الجزایر بین ایران و آمریکا میانجیگری کرد و پس از ۴۴۴ روز کارمندان سفارت به آمریکا بازگردانده شدند.
چقدر خوب بود ??