راه راه: بنابر نظر آقای خسرو نیا که گفتند:«مگر اعلام نمی‌کنند که درآمد زیر ۳ تا ۴ میلیون خط فقر محسوب می‌شود؟
بنابراین اکثر پزشکان ما زیر خط فقر هستند.» چند صنف دیگر به همراه محل آنها نسبت به خط فقر به شماره در می آیند.
طلافروشان: جدای از نداشتن امنیت شغلی به دلیل نوسانات بازار، درآمد طلافروشان متوسط دوازده میلیون و سیصد و شصت و یک هزار تومان است که با توجه به عنوان شغل آنها و نوسانات بازار باید ماهانه چهارده میلیون و یکصد و هفتاد و سه هزار تومان باشد. این قشر نیم خط زیر نقطه چین فقر خود هستند.
صرافان: این قشر هم مثل طلافروشان دستشان در حناست و جدای از نداشتن امنیت شغلی، اصلا وظیفه ای به غیر از جابه جایی و نگه داری دلار و یورو که بسیار خطرناک است ندارند.
هزینه های سرسام آور فرزندان از اپیلاسیون گرفته تا بسته آموزشی پرش برای مقطع مهدکودک کمر صرافان را خم کرده است. این قشر سه الی چهار خط زیر نقطه چین فقر معمول خود هستند.
بازیکنان فوتبال: دیگر چه کسی است که نداند هزینه و درآمد های یک بازیکن فوتبال به چه اندازه است و چقدر به این قشر از جامعه، ضربه می خورد.
از همه اینها که بگذریم چند وقتی است بدون توجه به مشکلات اقتصادی راه اندازی هر گونه کسب و کار از جمله کترینگ و تهیه غذا، رستوران، مشاور املاک، کافه، آکادمی آموزش فوتبال بسیار بالا رفته و با توجه به علاقه و تخصص بازیکنان فوتبال در راه اندازی این مراکز، هزینه های آنان سر به فلک گذاشته است.
با این حساب این قشر شش و هفتاد و پنج صدم خط، زیر نقطه چین خط معمول فقر خود هستند .
وارد کنندگان تلفن همراه: وارد کردن موبایل با ارز دولتی و فروش موبایل با قیمت ارز آزاد، به طور معمول درآمدی هفتاد برابر بالاتر از خط فقر را در پی دارد.
ولی در حال حاضر این قشر روی جلد قرار دارند چرا که خود در زندان به خوردن آب خنک مشغول و محموله آنها هم توقیف و به نفع دولت با قیمت آزاد در بازار به فروش رسیده است.
خودروسازان: نگاه به هجوم مردم برای خرید پراید نکنید!
درآمد خودروسازان از هر پراید کمتر از هفتصدتا تک تومانی ست. به دلیل حجم بالای اقبال مردمی به خودرو سازان به ویژه هنگام پیش خرید های چهارپا پندار، حسابگران هنوز نتوانسته اند جای خودرو سازان را نسبت به خط فقر پیدا کنند.