نام فیلم: قربانی‌ها
نویسنده،تهیه کننده، کارگردان و سایر عوامل: منصور روستا شکری.
بازیگران: استاد هدایت الله، هوتن آب نورد، بهرام سپاس، برزو خان، امین روشنایی، پاییزه ابشاری، گلنوش کردی و اکبر تقی زاده.

خلاصه داستان:
داستان از آنجایی شروع می‌شود که یک دانشجوی دکتری الهیات که روحانی هم نیست به طور کاملا کاملا اتفاقی اتفاقی در خیابان با یک خانم جوان و محترم برخورد می‌کند. در همین حین موتور این دانشجوی باایمان که روحانی نیست را به سرقت می‌برند و آن خانم جوان که در حقیقت خواهر یک آدم زندانی هست وقتی رفتار زیبا غیرروحانی داستان را با سارق موتورش می‌بیند شیفته این رفتار اخلاقی می‌گردد. در ادامه ی گفتگوی این دو نفر آن دانشجوی داستان که همانطور که گفتیم روحانی و ملبس هم نیست متوجه می‌شود که این خانم قصد دارد برای برادرش که قربانی شده و در زندان قرار دارد، نوار قرانی ببرد تا او با حفظ آن تخفیف بخورد. در حالی که این دانشجو در حال خوشحالی هست که در پایان نامه‌اش با موضوع تاثیر قران بر زندانیانی که با حفظ آن تخفیف می‌خورند، می‌تواند از این تبهکار استفاده کند یکی از کارکنان محترم زندان که با تاکسی در حال عزیمت به محل کار هست، طبق نظرسنجی که از دیدن چهره این دو نفر انجام داده، حدس زده که آن دانشجوی محقق مزاحم آن خانم محترم شده است بنابراین طبق وظیفه شهروندی‌اش و مسئولیت مهم و خطیری که در زندان دارد، تصمیم می‌گیرد به آن‌ها تذکر دهد. در سکانس بعدی دانشجوی الهیات قصه که برخلاف رشته‌اش، طلبگی نیز نخوانده و روحانی نیست، نشان داده می‌شود که مشغول رایزنی با رئیس زندان است که اجازه بدهد چند تن از زندانیان با سندی که وی گرو می‌گذارد چند روز آزاد شوند تا او روی آن‌ها برای پایان نامه‌اش تحقیق بکند. در همین حین برادر آن خانم که ما بعدا متوجه می‌شویم برادر آن خانم است، در حال تمیز کردن اتاق است و همچنین آن کارمند وظیفه‌شناس نیز طبق مسئولیتش چای رئیس زندان را می‌آورد. پس از رخ دادن اتفاقاتی که بیانش هم از حوصله من خارج است و هم خواندنش از حوصله شما، دانشجوی دکتری داستان موفق می‌شود برای برادر آن خانم و دوستش(البته او نمی‌داند این شخص برادر خانم و آن دیگری دوستش است) رضایت رئیس زندان را علی رغم همه تذکرات او که این دو نفر شارلاتانند نه مظلوم و قربانی، بگیرد. همه این اتفاقی که خواندید روی هم فقط ده دقیقه طول کشیده است و پس از آن ما یک ساعت و بیست دقیقه شاهد تلاش آن دو زندانی برای فرار از دست دانشجوی غیرروحانی و دسترسی به گنجشان و ناکامی آن‌ها در این راه هستیم. و دوباره به ده دقیقه آخر داستان می‌رسیم که آن دو زندانی به همراه شوهر خواهر آن دانشجو در حالی که برای برداشتن گنج رفته‌اند، بر اثر مه در کوه گیر افتاده‌اند و آن طلبه هم که برای دیدن امام زمان در چهلمین هفته متوالی که مصادف شده با نیمه شعبان در حال عزیمت به جمکران هست که در بین راه متوجه موضوع شده و برمی‌گردد. در پایان نیز با معجزه‌ای هم آن‌ سه نفر نجات پیدا می‌کنند و هم آن طلبگی‌خوانده‌ی غیرطلبه داستان به مراد دلش می‌رسد و همه چیز مثل همه داستان‌های ایرانی به خوبی و خوشی تمام می‌شود. 

نقد و نظر:
فیلمی زیبا با موضوع جدید که پس از دیدن آن ما متوجه می‌شویم اگر برای فیلم طنزت موضوعی معنوی مثل امام زمان(عج) را انتخاب کرده باشی دیگر می‌توانی شوخی غیراخلاقی نیز در فیلمت بگنجانی و کسی غلط می‌کند چیزی بگوید و این دو مورد اصلا هم با هم منافات ندارد. یکی دیگر از نکات برجسته فیلم توانایی بسیار بالای یک شخص در چند مسئولیت مختلف است و احتمالا همه از فیلمنامه بسیار زیبای این کارگردان و تهیه کننده که همانطور که در خلاصه گفته شد به سه قسمت تقسیم می‌شود، لذت وافری برده‌اند. جا دارد از شخصیت پردازی منطقی فیلم هم بگوییم که باعث شده هوتن آب نورد و بهرام سپاس که قبلا در چند مجموعه تلویزیونی زوج خوبی را تشکیل داده بودند اینجا اصلا به چشم نیایند چون اولویت خوب درآمدن کل فیلم در کنار هم هست، نه خوب درآمدن یک یا دو شخصیت کنار هم. و به عنوان نکته آخر باید از خلاقیت زیبای نویسنده،تهیه کننده، کارگردان و … فیلم تقدیر کرد که باز هم یک «ها» آخر اسم فیلمش گنجانده است. به امید تماشای قربانی های ۲ و ۳ و ۴ و ۵ در سراسر سینماهای تهران و شهرستان‌ها.