راپورت یک اتفاق نیمه سینمایی
هشدار برای رحمان ۱۴۰۰

راه راه: یه هفته ای میشه که پروژکتور شخصی کاخ خراب شده. خب بابا هم که قبله عالمه و بعدا بهش شاه شهید هم میگن خیلی فیلم دوست داره.
البته هیچ کس نمیدونه من پسر بابام، ناصر الدین شاه پسری به نام کامبیز نداره!

سر همین وقتی خشم بابا رو دیدم، از ترس اینکه یه وقت به سرنوشت خواجه های حرم سرا دچار نشم بابا رو ترک موتور ۲۵۰۰ سی سی که تازه از ژاپن برام آوردن سوار کردم و به کالسکه ها گفتم برای رد گم کنی برن طرف کوه و دشت و دریا.
با بابا اومدیم پردیس سینمایی کوروش. توی راه سبیل های بابا توی باد تکون میخوردن و توجه مردم رو جلب می کردن . وقتی رسیدیم رفتم قیمت بلیط سینما رو گرفتم دیدم اووووفففف: چقدر گرون شده. قبله عالم هم که بابام می شد راضی نبود پول دو تا بلیط روز سه شنبه رو بدیم یه بلیط بگیریم و بریم رحمان ۱۴۰۰ رو ببینم.
برای همین گفتیم میریم و سه شنبه میایم، شاید تا اون روز پروژکتور کاخ هم درست شده باشه و بتونیم منوچهر هادی و برادران کایدان رو هم توی اکران خصوصی رحمان ۱۴۰۰ بیاریم و ازشون بپرسیم چطور روشون شد؟!
سه شنبه باز اومدیم دم در پردیس کوروش. بابا به موتور تکیه داده بود که رفتم بلیط بگیرم دیدم نه گذاشتن نه برداشتن زدن رحمان ۱۴۰۰ رو توقیف کردن.
وقتی برگشتم ناصر الدین شاه داشت از توی آیفون xs خودش خبر رو برام از رو میخوند:«گوییا نسخه نمایش داده شده با آنکه مجوز گرفته یکی نیست و تطابق کامل ندارد.» بعد به من نگاه کرد و گفت:«رُل شان است. بعد از یک ماه و اندی و بیش از ده برابر بودجه مملکت در زمان ما فروختن، یادشان افتاده، بهتر است بگویند ترسیدیم رکورد هزارپا را بشکند.» گفتم:«هان؟» گفت:« فیلمشونه بچه، میخوان رکورد هزار پا نشکنه. زشته رکورد یه فیلم که کل مافیا پشتش بودن رو منوچهر هادی از راه برسه بشکنه.» بعد رو کردم بهش و گفتم:«قربان پدر چیزفهمم برم.»
توی راه برگشت به کاخ، خدا رو شکر کردم که فیلم توقیف شده بود، وگرنه فردا باید وایمیستادم پای مهندسی برای بزرگ تر کردن حرم سرا.

ثبت ديدگاه




عنوان