یک داستان بدون تاریخ
کانال احزاب
۱۲:۰۰ ب٫ظ ۲۶-۱۰-۱۳۹۸
راه راه: بنی نضیر که به دلیل خیانتشان، توسط پیامبر(ص) از مکه اخراج شدند، رفتند آنطرف آب و با شبکههای معاند و کسانی که میخواستند سر به تن مدینه نباشد، همدست شدند و شروع کردند به برنامه ساختن و مرض ریختن. بالاخره هم با وعده خرمای خیبر و کنیزکان شامی، احزاب را برای حمله به مسلمانان همداستان کردند. ابوسفیان هم که هنوز جای «بدر»اش درد میکرد، توئیت کرد که من در کنار شما هستم. تعداد لشگر احزاب، ۱۰هزارنفر و تعداد مسلمانان ۳هزار نفر نقل شده.
پیامبر(ص) مشورت کرد، بعضیها گفتند که دیگر مردم به جبهه نمیروند و دیگران حتی سیمخاردار هم به ما نمیفروشند و یک پوست شتر جلوی پیامبر(ص) گذاشتند که ما اینها را میخواهیم والا قطعنامه را قبول کن برویم کیش که همه چی آف خورده!
نظر پیامبر(ص) مقاومت بود. سلمان پیشنهاد کرد خندق بکنند. کندند، اما گوشی «بعضیها» هِی میافتاد توی چاه دستشویی! یا نت در محلهشان قطع بود! یا باید میرفتند «شام» برای شرکت در جشنواره تاپاله طلایی و زایمان یهویی. خلاصه که بعضی جاهای خندق، باریک شد و دشمن هی میآمد اینطرف. همان بعضیها پست گذاشتند که: «محمد[ص] به ما وعدۀ گشایش قصرهای کسری و قیصر را میداد، درحالیکه حالا کسی برای قضای حاجت هم جرأت بیرون رفتن ندارد».
همین موقع، خبر رسید بنیقریظه خائن میخواهد از داخل مدینه، به خانهها و خانوادههای مسلمانان، حمله کند. به همین دلیل، سه گروه، مسئول مواظبت از زنها و بچهها شدند. همان شبها در تاریکی، یکبار هم اشتباهی باهم درگیرشدند و چند مسلمان، کشته شدند.
وقتی عمربن عبدود که میگفتند اندازه ۱۰۰۰k زور دارد، از خندق رد شد، همه گفتند جنگ را باختیم. گندههای مدینه هوا را نگاه کردند و گفتند خندق را با سیمان پُرکنیم و برویم برای مذاکره. ولی علی(ع) داوطلب جنگ با عمرو شد و با یک الله اکبر ، «شیفت دیلیت»اش کرد. سر راه برگشتن هم، نوفل بن عبدالله را برای همیشه Disable کرد.
آنور آبیها گفتند عبدود نمرده، فقط نفس کشیدن یادش رفته. ابوجهل پیام داد که علی(ع) با عمرو هماهنگ بوده تا عمرو خودش را بمیرد. همان گندهها هم گوشیشان را از چاهک دستشویی درآوردند و استوری کردند: اینکه کاری نداشت تازه گوشی ما اپل است. اما پیامبر(ص) فرمود: امروز همه اسلام (یا ایمان) در برابر همه کفر (یا شرک) قرار گرفت…
احسنت.
راه سخت و پرچالشیرو در حیطه طنز شروع کردید که باریکلا داره. هر چند این کار از اون کارها نیست که. با یک کار به نتیجه برسه. انشالله که ادامه بدید و کارهای بهتری و بانمکتری توی این مسیر از شما ببینیم
[…] کانال احزاب اولین بار در راه راه | باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب […]