بررسی فیلم «پالتوشتری»
کت چرمی؛ کمدی کتانی
۱:۲۱ ق٫ظ ۰۴-۰۱-۱۴۰۲
آخرین فیلم کمدی که در سینما دیدهبودم و از آن لذت بردهبودم، فیلم «خجالت نکش» رضا مقصودی بود. فردی که قبل ساخت این فیلم تجربه فیلمنامهنویسی چند کار طنز را داشت. هفته پیش که تصمیم گرفتم به سینما بروم با اندکی تحقیق متوجه شدم کارگردان فیلم «پالتوشتری» نیز پیش از این، نویسنده حدود ۱۰ فیلم کمدی بودهاست. بنابراین طبق تجربه خوب قبلی این فیلم را انتخاب کردم.
این فیلم که در نقد جریان روشنفکری و سطحینگری ساخته شده، داستان جوانی فقیر و دیپلم ردی است که به دختر یکی از بستگانش برای کنکور ارشد آموزش خصوصی میدهد. او که متوجه تلاشهای مادر این دختر برای ازدواج او میشود، سعی میکند در ازای دریافت مبلغی همسری برای او پیدا کند.
بر خلاف تصوری که احتمالاً از خط اصلی داستان (که در بالاتر ذکر شد) پیدا کردید باید خدمتتان عرض کنم که پیرنگهای فرعی که فیلم دارد آن را به اثر کاملاً متفاوتی نسبت به سایر فیلمهای کمدی روی پرده تبدیل میکند که از این نظر باید جسارت کارگردان را تحسین کرد.
یکی دیگر از نقاط قوت فیلم این است که برخلاف اینکه از بازیگران نسبتا برجسته هم بهره برده؛ اما اینگونه نیست که بنای فیلم و شوخیها کاملاً بر روی دوش آنها قرار گرفته باشد، بلکه حتی برعکس برای آنها نقشهای متفاوتی (نسبت به تجربیات قبلیشان) تعریف کرده است که همه آنها، حتی بازیگران فرعی، نیز خیلی خوب از عهده نقش برآمدند و نمایش درخشانی ارائه دادند. هرچند میتوان نقدهایی به شخصیت پردازی برخی از نقشهای فرعی و ناپدیدشدنها و حضور مجددهای ناگهانی اشاره کرد.
اگر بخواهیم نیمهخالی لیوان را ببینیم باید بگوییم که این فیلم نه مثل «دینامیت» در میزان خنده گرفتن موفق است و نه مثل فیلم «هفتهای یک بار آدم باش» در نقد کردن و پیام داشتن بدون حرف و حدیث. چرا با اینکه تقریبا از اول فیلم مشخص است که چه چیزی را قرار است نقد کند و این نقد خیلی هم رو است؛ اما در آخر متوجه نمیشویم دقیقا پیام فیلم چه چیزی است. درضمن با این که موضوع فیلم کمدی درام اعلام شده، این فیلم بیشتر درام کمدی است که میتواند تک خندههایی روی لب مخاطب بنشاند؛ اما اگر بخواهیم نیمه پر لیوان را ببینیم باید بگوییم فیلم «پالتو شتری» همه مولفههای یک طنز را در حد متوسطی دارد و نه مثل «دینامیت» فقط به خنده توجه کردهاست و از داستان داشتن و نقد کردن بی بهره مانده، و نه مثل فیلم «هفتهای یک بار آدم باش» نقد و پیام فیلم کاملا مشخص است؛ اما از یک گرفتن حتی یک خنده عاجز. که داشتن همه ویژگیهای طنز در کنار هم غنیمتی است که در سینمای ایران حکم لنگه کفش در بیابان را دارد.
به عنوان جمع بندی میتوان گفت فیلم «پالتو شتری» در مجموع ارزش یک بار دیدن در اوقات فراغت را دارد و امیدواریم برخلاف رضا مقصودی که بعد از «خجالت نکش» در «دوپینگ» افت کرد و بعد از آن هم بدون کار ماند، مهدی علی میرزایی روز به روز پیشرفت کند و کمدیهای بهتری بسازد. همانطور که سینمای انیمیشنی ایران توسط چند کارگردان متحول شد و آثار با ارزشی را در این عرصه شاهد هستیم، سینمای کمدی هم به کمک او و تنی چند از کارگردانان نسل جدید نجات یابد.
ثبت ديدگاه