با اجازه باجناق، خیر!
۱۲:۵۱ ب٫ظ ۰۱-۰۸-۱۳۹۷
راه راه: همانگونه که مستحضرید پس از پنج سال خدمت در سمت وزارت مسکن، راه و شهرسازی، تمام تلاش خود را در راستای مطروحه حاصل داشتیم که بر هیچ کس پوشیده نیست.
مسکن مهر را طرح خود دانستیم و گفتیم در سال ۱۳۷۳ طرح مسکن اجتماعی را خودمان بیان کردیم و این که در طی یازده سال بعد از آن حال نداشتیم این طرح را انجام دهیم دلیل نمی شود تا دولت قبل بیاید و الکی الکی خودش را شیرین کند و طرح مسکن مهر را جایگزین آن سازد.
مجددا مسکن مهر را متوقف ساختیم تا بتوانیم پنج سال دیگر نیز مسکن اجتماعی نسازیم و رکورد نساختن مسکن را در گینس ثبت نماییم.
تصادفات جاده ای و چپ کردن اتوبوسها به دلیل عدم اجرای استاندارد های لازم، که همیشه بوده و هنر نیست. بنده با هنر نمایی تمام توانستم تصادف قطار را به رزومه این وزارت اضافه کنم که هیچ وزیری تا کنون نتوانسته بود افتخار آن را به نام بزند و در آینده نیز هیچ وزیر دیگری نخواهد توانست.
آخر هرجور حساب کنید هم کار سختی بود! قطار به دلیل حرکت در یک ریل مشخص نه توان سبقت غیر مجاز دارد نه انحراف به چپ و نه هیچ عمل حادثه خیز دیگر! تصادف قطار کار هرکسی نیست و نیاز به گاو نر و مرد کهن دارد که ما در وزارت خود توانستیم از پس این عمل بر آییم. خدا را شکر تمام مسافران هم بیمه بودند و نمی توانند بی خودی گیر بدهند که در راه کسب این افتخار فنا شدیم! هرچند برای چنین افتخاراتی مقداری پِرت، اجتناب ناپذیر است
خداییش ولی بویش خیلی خوب بود! ایرباس را عرض می کنم! این که توانستیم برای نوسازی صنعت هوایی کشور قراردادی ببندیم که طعنه بر ترکمانچای و توتال و حتی برجام شما بزند کم کاری نبود! همچنین رفتیم مثل ندید بدید ها با آن هواپیما عکس انداختیم تا آبروی ایران و ایرانی را در سطح بینالملل ببریم.
آخرش هم نگذاشتیم معلوم شود آن هواپیما مرجوعی بود یا نه! همه خبرنگاران را در این زمینه مچل کردیم که خیلی کیف داد. حتی میکروفون یکی از آن ها را پرت کردیم که انصافا حالش اگر از پرتاب خودکار عراقچی در مذاکرات بیشتر نبود یقینا کمتر هم نبود. ای کاش فرصت دیگری دست میداد تا چند میکروفون پرت کنیم پشت بازوهایمان قُلمبه بیاید.
آخ آخ آخ! داشتم سانچی را فراموش می کردم! دیدید چطور آتش گرفت؟! اصلا آدم را یاد این فیلم های خفن هالیوودی می انداخت! چقدر هزینه می کنند تا یک فیلم این جوری تولید کنند؟ ما با کمترین هزینه توانستیم صحنه ی اکشنی خلق کنیم که هیچ یک از ادیتورهای هالیوودی توان خلق آن را ندارند.
در ضمن به هیچ کس نگفتیم روز هایی که در استان کرمانشاه زلزله آمده بود و مردم خانه خراب شده بودند دقیقا کجا بودیم و چرا در شرایطی که حتی بازیگر نقش خورزوخان نیز برای جذب فالوور به مناطق زلزله زده میرفت و سلفی می گرفت چرا خبری از ما نبود و چنان غیبمان زد که احدی از دولتتان توقع کمک و بازسازی به هم نزند.
در راستای حمایت از تولید ملی نیز تمامی پروژه های ممکن را از دست شرکت های داخلی خارج کردیم و به شرکت های اروپایی سپردیم که چشم های رنگی بسیار زیبا و دلچسبی دارند. فقط حیف که تحریمهای پسا برجام باعث شد کمتر به ایران بیایند و ما را از ملاقات چشمان شهلای خود محروم کنند. امیدواریم با گشایش هایی که در برجام های ۲ الی ۱۰ ایجاد خواهد شد این لطف هم به وزرای جایگزین برسد.
خلاصه از آنجایی که دیگر تپه ای باقی نمانده که روی آن نپریده باشیم و بیش از این نمیتوانیم چرخ پیشرفت مملکت را از حرکت برجام کنیم با استعفای بنده موافقت کنید. خصوصاً این که با توجه به گرانی های اخیر توان تأمین شام چهار روزی یکبار برخی نمایندگان مجلس به منظور جلوگیری از استیضاح، از توانم خارج است و اصلاً نمیارزد هم به نمایندگانِ لیست ناهار بدهی و هم به باجناق شام!
ثبت ديدگاه