ديالوگ پيشنهادي براي پلان موردنظر از سريال گاندو
گاندو بی گاندو

ریاست محترم، جناب آقای دکتر
بفرموده، متن دیالوگ لازم و کافی برای قسمت سیزدهم سریال «گاندو»، تقدیم می شود. مستدعی است دستور فرمایید صدا و سیما، پس از اصلاح، این پلان را در همه بخشهای خبری، ابتدا و انتهای همه سریال‌های درحال پخش و اول و وسط و آخر برنامه‌های ترکیبی، گفتگومحور و مستند پخش کند. ضمناً زیرنویس دیالوگ مربوطه، در شبکه خبر مورد توقع می‌باشد.

لازم به ذکر است، نام «محمد»(وحید رهبانی)، به «حسام» و نام سریال از «گاندو» به «جیرجیرک»، اصلاح شدند. امید است با تدبیر آن جناب، دیگر شاهد ساخت و پخش چنین برنامه‏‌های شنیع و استقبال نشونده‌‏ای با بودجه اهدایی به صداوسیما نباشیم و به‏‌زودی آن سازمان به این آشنا سپرده شود ولاغیر.

[صحنه: داخلی / دفتر رییس تیم امنیتی (داریوش فرهنگ)]
حسام: آقا می‏تونم یک سوال بپرسم؟
رییس: پناه می‏برم به خدا از بستن دهان سؤال‏‌کنندگان
حسام: ما تا کجا می‏تونیم پیش بریم؟
رییس: دقیقِ‏شو می‏خوای؟
حسام: دقیقِ دقیق که نه! فقط می‌خوام بدونم چقد جا داره؟
رییس: اینقد! هارهارهار…
حسام: فدای نمکتون بشم! منظورم اینه که خط قرمز ما کجاست؟
رییس: تو به خط قرمزها چیکار داری بچه جون؟
حسام: درسته! آخه ما داریم می‏رسیم به آدم‌های بسیار نزدیک به بقالی محل شما…
رییس: نزدیک به چی؟!! حسام! سعی کن گرفتار تکرار نشی! آینده خودت رو دستخوش نابودی و هلاکت قرارنده!
حسام: خودش که نه بابا. نوه عمه‏‌ی مادرزنِ پسر کوچیکش با این دختری که توی پرونده جیرجیرک هست، تو یه کلاس درس می خونن. اتفاقاً خودش سلام رسوند گفت سرشیر تازه آورده با عسل بدون موم!

رییس: آهان! یه لحظه فکر کردم خدای نکرده دارید می‌‏رسید به دولت.
حسام: استغفرالله. دولت که قندِ ماست. ما دولت رو دوست داریم. دائم داریم بهش احترام می‏ذاریم.
رییس: خیالم راحت باشه؟
حسام: تخت! یکی از کارمندهای یکی از شرکت‌های یکی از وزارت‌خونه‌های یکی از دولت‌ها از یکی از صفحات پرونده داشت رد می‌شد، زود بهش هشدار دادیم که رد نشه!
رییس: آفرین پسر. حواست باشه که وزارت بازرگانی هم باید از وزارت صنعت جدا بشه.
حسام: و ما می‏دونیم که FATF هرجوری که هست، باید تصویب بشه.
[صحنه: داخلی- همین]

ثبت ديدگاه




عنوان