مصاحبه با متفکر گفتگوی تمدن ها

راه راه_ _سلام متفکر عزیز
_ سلام بر شما و زنده باد مخالف من
_ می خواستم چند تا سوال درباره گفتگوی تمدنها ازتون بپرسم.
_ خب بپرس.
_ می خواستم بدونم آیا شما به تنهایی این نظریه را پرداختید؟
_ بله. نکنه فکر می کنی که کسی کمکم کرد؟ اصلا تو سوادت به این می رسه که به نظریه ی من شک کنی؟ اگه یه بار دیگه سوال نامربوط بپرسی، می گم از سالن بیرونت کنن.
_ خب بِ بِ بخشید. به عنوان سوال دوم می خواستم بگم آیا تا به حال خودتون هم گفتگوی تمدنها رو تجربه کردید؟
_ بله. من بارها با مشاورام گفتگو کردیم و چون هر کدوم از ما یه وزنه ی تمدنی محسوب می شیم، شده گفتگوی تمدنها!
_ به عنوان سوال آخر، خواستم بدونم چرا شما و دوستاتون تو قضیه ۸۸ گفتگو نکردید و ریختید تو خیابونا؟
_ به نکته خوبی اشاره کردی. گفتگوی تمدنها یعنی گفتگوی یه تمدن با یه تمدن دیگه. ما یه تمدن بودیم ولی طرف مقابل که تمدن نبود. و ما به همین خاطر گفتگو نکردیم و ریختیم تو خیابونا.
_ می تونم ازتون بپرسم تعریفتون از تمدن چیه که طرف مقابل شما نداشت و شما داشتید؟
_ بله می تونی.
_ خب جواب بدید!!!
_ معلومه عزیز من. دوستای ما تو غرب این تعریف رو انجام دادن و کارمن و تو رو راحت کردن.
کسی تمدن داره که به آزادی های اونجوری احترام بذاره، هی بگه زنده باد مخالف من، به منشور سازمان محل احترام بذاره، حقوق بشر رو رعایت کنه (یعنی سفید پوستا رو نکشه، از آفریقاییا کار بکشه، تو جنگا دشمنای دموکراسی رو به صورت کاملا دموکراتیک بکشه و…) و چند تا مورد که نمی شه رسانه ایش کرد.
_ آهان! خب انصافاً دلیل منطقی ای بود. اگه صحبت پایانی مونده برای ما انجام بدید.
_ خواستم بگم دوباره تکرار می کنم، زنده باد مخالف من

 

ثبت ديدگاه