چمچاره
پنجره های بسته

سلام.
با شما هستیم با یکی دیگه از مشاوره‌های پربار دکتر پهلوان پنبه یعنی خودم. دوستان تا اطلاع ثانوی لطفا دیگه پیام ندید چون حجم پیامهای دریافتی زیاده و طول می کشه تا تو برنامه‌ای که هفته‌ای یکبار بیشتر نیست به همه‌اش جواب بدم.
خب بدون فوت بریم سراغ پیام این هفته.
آقای عزیزی پیام دادند و گفتند که:
_ سلام آقای دکتر. من خودم شبکه شما را ندارم ولی اتفاقی تو تلویزیون یکی از همسایه‌ها دیدم. با خودم گفتم شما که اینقدر خوبید که از خارج از کشور مشتری دارید چرا من ازتون کمک نگیرم. آقا غرض از مزاحمت اینکه من یک ماهه که مدیرعامل یک باشگاه بزرگ شدم. از زمانی که هنوز مهر حکمم خشک نشده‌ بود درگیر مشکلات و پنجره بسته بودم.
پس کی قراره این مشکلات حل بشه و من مثل اون سریاله پول درو کنم پنجره رو باز میکنم هی یکی دیگه شکایت می‌کنه پنجره رو میبنده. فکر کردند پنجره اتاقشونه که هوا سرده بگیرن ببندنش! پنج روز دیگه فصل نقل و انتقالات تموم میشه و من هنوز هیچ غلطی نکردم.
بهم بگو که باید چکار کنم.
+ دوست عزیز سلام. دوای درد تو فقط تو دست‌های خودمه. چون تو قبل از این تو باشگاه‌های کوچک‌تر مدیر بودی هنوز تکنیک‌ مدیریت تو این جاهای بزرگ رو یاد نگرفتی. اولین قاعده اینه که هر چی شد تقصیر قبلیاست. حتی اگه پول نداشتی تیم رو ببری شهر دیگه برای بازی بگو تقصیر مدیر قبلیه که پول‌ها رو گذاشته تو بالشتش.
این بهونه رو باید بیاری چون اصل مشکل دست تو نیست. شاید برات این سؤال مطرح بشه که اصل مشکل چیه. خب معلومه؛ حق پخش تلویزیونی و خصوصی سازی.
این دو تا مسئله هم از زمانی که من ۷ سالم بود وعده می‌دادن سال دیگه حل میشه الان که ۷۰ سالمه هم باز همین وعده رو میدن! حتی یک مدت خودم مسئول این بودم که بگم به زودی حل میشه در حالی که میدونستم نمیشه. پس شما هم امیدوار نباش و از همون تکنیک اول استفاده کن تا زمانی که ازت خسته بشن و بخوان مدیر جدید به جای تو بیارند.

ثبت ديدگاه