روزه می‌گیرم ولیکن چربی‌ام بالای صد

بسکه خوردم زولبیا قندم شده ششصد نود

از خدا دارم تشکر چونکه باشد میزبان

کاش کل سال بودم روزه، آیا می‌شود؟

از خدا دارم تشکر چون که باشد میزبان

خانه خود هستم اما در لباس میهمان

سهم من از میهمانی، پنج وعده توی روز

صاف شد از من دهان معده وقت هر اذان

سهم من از میهمانی، پنج وعده توی روز

جای ششلیگ و پلو چربی‌ام می‌افتد به سوز

بس که خوردم روزه‌ها را معده‌ام شد روزه‌دان

هضم روزه‌خواری‌ام قوزی شده بالای قوز

بس که خوردم روزه‌ها را معده‌ام شد روزه‌دان

می‌زنم یک ریز سنگ ماه شعبان را به جان

بار دیگر راه  من ‌چرخیده سمت راه حق

چون که حق خود راه خود را کج نموده سمت‌مان

بار دیگر راه من چرخیده سمت راه حق

از دم افطار خوردم تا به نزدیک فـلـق

بارالها روزه‌ی من را سریعاً کن قبـول

چونکه از بس گشته‌ام لاغر ندارم من رمق

بارالها روزه‌ی من را سریعاً کن قبول

کن بهشت ارزانی من همچو اولاد رسول (ص)

صبح خوابم، ظهر خوابم، عصر خوابم، شب به خواب

واقعاً با روزه‌ی خود من شکستم شاخ غول

صبح خوابم، ظهر خوابم، عصر خوابم، شب به خواب

روزه‌داران! خواب دارد قدر یک دنیا ثواب

خوابِ مهمان میزبان را شاد و خندان می‌کند

میزبان را در چنین حالت دهد کمتر عذاب

خواب مهمان میزبان را شاد و خندان می‌کند

میهمان بیدار باشد فکر قلیان می‌کند !

خفته و از خوردن و غیبت دهانش بسته‌ست

صاحب خانه برایش خوب جبران می‌کند

خفته و از خوردن و غیبت دهانش بسته است

علتش شاید همین باشد که طفلک خسته است

ها! چه شد؟ این قلتشن انگار اصلاً روزه نیست

بلکه از روزه‌خوران نامی و برجسته است

ها! چه شد؟ این قلتشن انگار اصلاً روزه نیست

نرّه غول اصلاً نمی‌داند گمانم روزه چیست!!

روز و شب را آن چنان مشغول خوردن بوده است

نمره‌ی لنباندنش از بیست گردیده دویست

روز و شب را آن چنان مشغول خوردن بوده است

قصدش از خوردن گمانم سیر مردن بوده است

جای اینکه باشد او این روزها را روزه‌دار

هی به دنبال غذا و کیف بردن بوده است

جای اینکه باشد او این روزها را روزه‌دار

رفته جان تازه کند در شرشر یک آبشار

تازه کن خالو! برو خوش باش در ماه صیام

لااقل تا قبل ظهری سیخ و منقل برندار!

تازه کن خالو! برو خوش باش در ماه صیام

تا که یابد معده دردِ لامروّت التیام

از سحر تا شب بخور این معده را سرویس کن

بی خیال این تناقض پس بلنبان والسلام

از سحر تا شب بخور این معده را سرویس کن

فکر بکری هم برای حضرت ابلیس کن

چونکه شیطان هم به‌دنبال فریب چون تو نیست

تو معلم هستی و از بهر او  تدریس کن