چند هفته‌ایست که تصمیم بر اجرای کارگاه‌های آموزشی جنگ شهری در دانشگا‌ه‌های آمریکا گرفته‌ایم. این کارگاه‌ها سرفصل‌هایی چون فرودآمدن با بالگرد، نحوه استفاده از باتون و اسپری فلفل، دستگیری ناگهانی، زیرپایی زدن و خِرکش کردن را به صورت خیلی فشرده و با فشار آموزش می‌دهند.
ما در هماهنگی بی‌نظیر از حراست دانشگاه، پلیس، ارتش و گارد ملی خواسته‌ایم برای برگزاری این کارگاه‌ها همه روزه در دانشگاه‌های کلمبیا، تگزاس، کالج دارتموث و … حضور یابند.
برای آموزش دقیق این دوره‌ها، کارگاه‌های آموزشی با حضور فعال دانشجویان و اساتید به عنوان ابزار کار کارگاهی برگزار می‌شود. در طول دوره ابزارها گاه پخش زمین می‌شدند و گاه کمرشان زیر زانوی پلیس می‌ماند، گاهی هم موهایشان لای انگشتان پلیس.
نیروهای ارتش برای اینکه صحنه‌های واقعی یک نبرد را برای دانشجویان ترسیم کنند، نیمه شب با هلیکوپتر وارد دانشگاه شدند و طی انجام عملیات غافلگیرانه‌ گازانبری با باتون بالای سر دانشجویان حاضر شدند و برای طبیعی‌تر جلوه دادن ماجرا صدها نفر را دستگیر کردند.
در میانه ساعات کارگاهی پلیس با شلیک گلوله‌های پلاستیکی به سمت دانشجویان زنگ تفریحی مشابه پینت‌بال را برای آنها ایجاد می‌کند که البته کمی هم دردناک است؛ ولی در عوض همه آنها غز شدت خوشحالی اشک شوق می‌ریزند.
این وزارتخانه در کنار رشد آموزشی دانشگاه‌ها به افزایش توان اقتصادی بوفه‌داران دانشگاه نیز اندیشیده است و با توزیع چفیه و پرچم در بوفه‌های دانشگاه‌ها، کار و بار آنها را نیز سکه کرده است.
همچنین همزمان با برگزاری کارگاه از دانشجویان آزمون گرفته می‌شود و دانشجویانی که همه مفاهیم جنگ شهری در مغزشان ننشسته باشد با استفاده از اسپری فلفل از مجاری بینایی به مغز، فرکانس‌های مغز آنان را فعال می‌کنیم تا درس عبرتی شود برای باقی دانشجویان تنبل و تن‌پرور. به علاوه تاکنون بیش از ۲۵۰۰ دانشجو و استاد که در برابر یادگیری مقاومت کردند و اسپری فلفل هم روی آنها کارساز نبود، برای آموزش جداگانه به کارگاه‌های تخصصی پلیس در خارج از دانشگاه فرستاده شدند.
نیروهای متعهد پلیس برای برگزاری هرچه بهتر این کارگاه‌ها تمام خدمات پلیس با اولویت پایین را لغو کرده و در آماده باش کامل، خود را وقف علم و دانشگاه کرده‌اند.