دمت گرم

ای که داری برق ما را دَم به ساعت می‌بری
اجر خدمت کردنت را در قیامت می‌بری (ان شاءالله)

در زمان دولتِ تو شد عدالت برقرار
برق کل کشورم را با عدالت می‌بری

مشورت با کاربِشناسان دانا می‌کنی
برق کشور را دقیق و با درایت می‌بری

با تو مردم راحت از دورانِ بدبختی شدند
کشور ما را خودت سویِ سعادت می‌بری

بس که فکر مردمی و با محبت با همه
برق را بسیار ناز و با محبت می‌بری

ترک عادت موجب امراض ناجوری شود
زان سبب برقِ وطن را طبق عادت می‌بری

می کنی تعطیل هرجا کارگاهی هست را
کارگرها را به سویِ استراحت می‌بری

از میانِ وعده هایت این یکی اجرا شده
برقِ ما را طبقِ وعده راسِ ساعت می‌بری

خوش به حال تو که با این شیوه‌ی خدمت به خلق
دم به دم فیض از دُعایِ خیرِ ملت می‌بری

نیست جُرم از تو، مقصر آن فرانچسکوست که
بعدها هی نام او را حینِ صحبت می‌بری

ای که فرمودی: به من چه، در قبال مشکلات
داری از مسئول بودن باز لذت می‌بری؟

در جواب شکوه از یک نوبتِ قطعی برق
برق مان را داری از فردا دو نوبت می‌بری

ثبت ديدگاه




عنوان