شعر طنز
من و آمریکا

خونریزی بی حساب تقصیر تو نیست
بدمستی از شراب تقصیر تو نیست

از داعشیان کمی حمایت کردی
برپا شده التهاب تقصیر تو نیست

جنگنده ی تو فقط سلاحی انداخت
هرجا که شود خراب تقصیر تو نیست

تو حامی کودکانی و در دریا
“آیلان” شده غرق خواب تقصیر تو نیست

صلح و بشر و حقوق او هم ایضاً
یکباره شده سراب تقصیر تو نیست

میز تو بزرگ و پرگزینه ست ولی
هی جنگ شد انتخاب تقصیر تو نیست

هرجا شده کودتا به دستت بند است
دست تو بود طناب تقصیر تو نیست

بمب اتم تو کشته آدم ها را
ایران شده هی عتاب تقصیر تو نیست

هرچند سفارتت پر است از جاسوس
برپایی این Club تقصیر تو نیست

دنیا شده پر ز فقر و تو می ریزی
هی گندم خود به آب تقصیر تو نیست

تو سرور با هوش مودب هستی
توهین تو شد کتاب تقصیر تو نیست

من عاشق مهربانی ات می باشم
قتل و ترور، اضطراب تقصیر تو نیست

با جنگ شود برادرت اسرائیل
امنیتش اکتساب تقصیر تو نیست

تحریم تو روی تخم چشمم ارباب
گیرم شده ام کباب تقصیر تو نیست

ثبت ديدگاه




عنوان