میرزا علی خان خواست چند کیسه برنج و حبوبات و گوشت و سبزیجات و میوهجات برای سفر بردارد که گفتیم کارد بخورد بر شکممان اگر به جای اشترودلهای امام غریب نان و برنج و گوشتِ غیر بخوریم.
مریدان چون حلقه زدند، شیخ بیت را برایشان خواند. مریدان گمان کردند شعر از الهامات شیخ است و تا خواستند گریبان بدرند، شیخ فریاد زد: «آرااااااام، آراااااام! این بیت از ما نیست، از شاعری زیرزمینی است که بر واعظان نیز تهمتهای ناروا میزند.»
احتمال دادم مسئول تعیین حوزهی امتحانی با توجه به عدم قبولی پسرش در آزمون دکتری، به قصد انتقامگیری از داوطلبین، دورترین حوزه به هر داوطلب را تعیین کرده وگرنه این حد از بُعد مسافت طبیعی نیست.
پدرمان معتقد است در تابستان که هوا گرم است نیاز به آبگرم نیست و بازگذاشتن گرمایش آب اسرافی بیش نیست و یواشکی کاری کرد تا آبگرمکن خراب شود و کل تابستان آبگرم نداشتیم و مجبور بودیم با آب سه درجه حمام کنیم
مروز به میمنت و مبارکی از خواب برخواستیم که دیدیم هنوز هوا تاریک است گفتیم اندکی دیگر بخوابیم بالشمان را جابجا کردیم که خنکایش خوابمان را بیعیب کند دیدیم آنطرف بالش پشمی است که نه تنها سرد نبود بلکه پشم و پیلش سبیل مبارکمان را به هم زد.