فیروز نادری قرار بود سفر یک‌طرفه به زحل را تدارک ببیند.

قلمراد نامراد!

مسافر به مریخ می‌برد گاه
خودش رفت یک جای بی‌امتداد

آش دهان‌نسوز

ای یار خوب و مهربانم در چه حالی؟
یک روز بودی خوش بیان حالا که لالی!

زور توافق!

یکهو، چه راحت، بی هوا کردی توافق
گفتی جهنم! با ادا کردی توافق

باج عقاب!

در برو که حکم ابطال سجلّت روی ناو 
می‌شود در جا صدور، اصلا حواست با من است؟

خواب شتری

بهتر این است که در فکر شنا باشی ها!
دو سه تا مایو به همراه تو باشد ایضا