بداهه شاعران راه راه تقدیم به شایعه سازان فجازی

ای خاک دو عالم به سر شایعه‌سازت

ای آفت آگاهی افکار عمومی

مانند هجوم ملخی تو به اراضی



فکر همه مشغول به مستقبل و حال است

ذهن تو ولی یخ زده در مقطع ماضی

بداهه شاعران راه راه به مناسبت سوم اسفند، سالروز کودتای رضاپالانی

روحت شاد

تا نام تو پهلوی شد از پالانی
از پنبه شدی تو پهلوان! روحت شاد!

گفتی که برای حفظ قانون شده ای
سردسته ی کودتاچیان! روحت شاد!

صدای آبان۹۸

کرمی که خاک باغچه را گاز می‌گرفت

یک هفته از گرانی بنزین گذشته بود
برخواست، داد و قال نمود و کپید باز
مانده دهان ما همه از این افاضه چون
پایان فیلم اصغر و نقش نوید، باز
تکرار کرده آنچه به او گفته فتنه گر
کرکس مُرید کرکس و بازی مرید باز

گفتی و باز آب و نان ارزان نشد

بعد، سردار تو با رویِ گشاد
با ظرافت بند را بر آب داد

جشن و سوری برگرفتی بعد از آن
گفتی ارزان گشت دیگر آب و نان

بداهه ی شاعران راه راه

مرثیه ای برای مشا

رفتی ولی همیشه کنارم نشسته ای
بوی تن تو می دهد این دور و بر هنوز

با اینکه سوم و شب هفتت گذشته است
خوابم نمی برد پسرم تا سحر هنوز

عنوان