تقویم تاریخ 7 مرداد

فرار، صد در صد

ابوالحسن‌خان زیر چشمی نگاهی بینداخت و بگفت: «هه! ما را بگرفته‌ای یا کذب ۱۳ می‌باشد؟ عراق را با ما چه‌کار؟! صدام در ولایت خود بنشسته و لب‌‌لبی‌اش را می‌تناولد. هر چند نخود زیاد، عوارض دارد؛ ولی بازگرد و تشویش به دل راه مده.»

دو روی سکه رسانه‌های بیگانه

خزان رسانه

تیتر‌زن: نه می‌گم که فعلاً تیتر این باشه: «پلیس‌های ایران با اشعه‌های چشم، جان جوان‌ها را گرفتند».
مجری: پس رو همین فرمون بریم جلو. منم می‌رم با نازی و نازنازی تماس می‌گیرم و ازشون می‌خوام گزارش لحظه‌ای از وضعیت تهران و این خروش سراسری بهم بدن.
تحلیلگر: عه مگه تهرانن؟
مجری: نه؛ ولی دلم بدجوری براشون تنگ شده.

نامه‌نگاری برای گروگان‌گیری‌های جدید

همه‌گیری

با دوباره سلام و چی بگم آخه؟
ابله! این شهروندان چشم رنگی که چشمم کف پای‌شان باشد را چرا گرفتی؟ 
پ.ن: تو روحت. ورشکست شدیم آنقدر به اینها غذا دادیم. ندیدبدیدها انگار از خدای‌شان بوده که به سقف بالاسر و چندوعده غذا برسند. پورسانت هم می‌خواهی؟

آموزش‌هایی برای افزایش احترم به اروپایی‌ها

احترام بیشتر، بُرد کمتر

در پی هشدار سردار حاجی‌زاده به اروپایی‌ها مبنی بر اینکه «محدودیت برد ۲۰۰۰ کیلومتری موشک‌های ما به احترام اروپایی‌هاست. ان‌شاءالله احترام خودشان را حفظ کنند» بر آن شده‌ایم مصداق‌های احترام‌‌ها را تا حدودی باز کنیم تا اروپایی‌ها، خود را جمع و جور کنند که یک وقت جیز نشوند.

برگی از خاطرات احمدشاه قاجار

حالشان را جا آوردیم!

صبح خروس‌خوان، ساعت ۱۱ از خواب همایونی برخاستیم. مگر می‌شد با آن همه تق‌تق خوابید. هیس‌الملک را صدا کردیم. هر چه هوار زدیم و گلوی مبارک‌مان را پاره نمودیم، جواب یُخ. مامان ملکه‌جهان کجایی که ببینی پسر تپل‌مپلِ گرد و قلمبه‌ات، خودش باید از خواب بیدار شود و خودش پاهای شاهانه‌اش را داخل دمپایی لاانگشتی بکند.

عنوان