بداهه گروه شعر طنز راه راه ليلا حاتمي را مر دست خالي و ...
۹:۴۰ ق٫ظ
۱۴-۱۲-۱۳۹۶
وقتی فروخت ما را، شد سنگ روی یخ او
دیگر صدایی از آن دیم دام درم نیامد
میهن فروش بدشانس، برد آبروی خود را
از مشت بستهی غرب افسوس نم نیامد
این شعر موضوع و پایان ندارد...
۸:۴۵ ب٫ظ
۳۰-۰۸-۱۳۹۶
این شعر خیلی چیزها دارد مثل نازی، ارتش نازی، آقازاده، بیت المال، مذاکرات هسته ای و خیلی چیزهای دیگر... اما پایان ندارد حتی یک پایان پردرد...
شعر طنز
۱۱:۴۳ ق٫ظ
۱۷-۰۸-۱۳۹۶
هست مقدار وام، فوق نیاز
عاری از سود و دیرکرد و فلان
الغرض کرده بانک ایرانی
سختی ازدواج را آسان
شعر طنز
۱۰:۲۱ ق٫ظ
۱۶-۰۸-۱۳۹۶
از شیخ سقوطی چه توان گفت به جز هجو
این غده ی بدخیم شبیه سرطان است
از استِ ت ِ تِرس لکنت ناجور گرفتی
بی شک همه اش زیر سر داعشیان است
شعر طنز
۹:۱۲ ق٫ظ
۰۵-۰۶-۱۳۹۶
بود در یک مکان نامعلوم
که نگویم از آن نشانی را
کدخدایی حریص و مردمخوار
ول نمی کرد شغل خانی را