آنچه در سریال پدر می بینید

بابای لوکس تهرانی

آنچه در سریال میبینیم حاج آقا خیلی مومن و باعتقاد است و بزرگترین ناوشکن ها هم اسمش را نمیتوانند یدک بکشند. وی از این مرد مومن‌هاست که لبخند در چهره‌اش دیده نمیشود و اگر لب به سخن باز کند، باید مخاطب یک دفترچه بردارد و جملات او را یادداشت کند و قاب کند

گفتگوی فروشنده البسه حجاب با يك مشتری

روتختی یا چوب رختی!

مشتری: اینم که باید نقشه و راهنما داشته باشه تا بتونم بپوشمش! عه! از کدوم ور باید بپوشم؟ اَه خانوم نجاتم بده دارم خفه میشم...

فروشنده: تو قسمت کمرشی عزیزم! روشنایی دیدی بیا سمتش آستیناشم جا بده...

گزارش فرشته چپ

روزه داری آقای ته دیگ

کریما؛ این بنده ات برای دوری از گناه از صبح تا شب در صف نان بربری ریاضتی را تحمل میکند که اگر بخواهد هم، فرصت گناه پیدا نمیکند و این یعنی سختی دادن به خود، که برجسته ترین عرفا نیز طاقت آن را ندارند.

عوامل رشد طلاق

بررسی ریشه های تربچه ای طلاق

سرعت طلاق گرفتن در کشور از سرعت کنتور گاز خانه ما بیشتر است، نگران شدم.

تحلیل شخصیت سریال آنام

آنان در آنام

مارال: همان شخصیتی که به کارگردان کمک کرده تا به قولش عمل کند و 60 قسمت را به 360 قسمت برساند. مارال زن بدبختی است که دخترش را دزدیده و به آقای ثروتیان برای سیل بستن به سریال، فروخته اند. این زن در روستا داشت به خیرو خوشی زندگی می کرد که یکهو بعد ازدو ثانیه خندیدن، بلایای ناگهانی از زمین و آسمان سرازیر می شود. شوهر، پدر، مادر می روند ته دره، بعد هم بچه را از دستش می گیرند(بعد از چند ثانیه خنده در سریال های ایرانی موجی از بدبختی شخصیتهای سریال را درمینوردد. مخاطب هیچ وقت به این خنده ها اعتماد ندارد و همان لحظه در دلش رخت میشورند). بیشترین صحنه این سریال متعلق به همین زن است که بچه مرده اش را بغل گرفته و عاشق سینه جزغاله شده اش قبرش را میکند.