ای نامه که می روی بسویش ،،، از جانب من بشور رویش

نامه یک کارگر در شب یلدا

راستی آقای رئیس حسن می گوید سدر و کافورمان هم تمام شده، مُرده یه ورشان مانده، در برزخ معطل مانده اند

به مناسبت روز دانشجو

کاردانشجویی

روز مقرر رفتم تا شروع کنم. چندتا ورقه دادن دستم و گفتن از اینا کپی بگیر حسی که داشتم حس یک کارگر کله پاچه ای بود که دستش تا آرنج رفته بود تو روده بزرگه گوسفند...

عنوان