چون امر داوری بگذشت، شیخ را دیدند پریشان موی و آشفته روی. گفتند: یا شیخ! تو را چه شده که این چنین حیرانی؟ شیخ بازگفت: عجایبی دیدم بس شگرف، ندانستم که در حالت مکاشفت دوزخم یا مراجعت از برزخ!
نقل است روزی به دیدار آتاتورک رفت. اقامت چهارده روزه یک ماه به درازا کشید (بعدها گفته شد تماشای نسوان ترکیه در دو هفته میسر نمیشد، پس یک ماه به امر خطیر چشمچرانی اختصاص یافت). شاهنشاه رضا پهلوی در سنه 1314 خورشیدی از بلاد ترکیه باز آمد پس فیالفور وزیر دربار و معارف را امر کرد جشن برپا کنند.
همزمان با اعتصاب سراسری در انگلیس تمام روزهای تقویم برای اعتصاب رزرو شد. در همین راستا شورایی متشکل از سازمانهای «بهداشت، پست و حمل نقل» مصوبات خود را قبل از اعتصاب خود شورا به شرح زیر اعلام کردند:
شمع در اینجا یعنی سطل زبالهای که شاعر آتش زده تا خودی نشان دهد و ثابت کند بلوف نزده و حتی حاضر است بانک و مغازهها را هم به آتش بکشد و چون شب بوده، آتش و کوکتل مولوتوف و این چیزها برای رمانتیک کردن فضا جواب بوده است.