من در برابر این حکیم فرزانه نشستهبودم و محوش بودم. بی هیچ مانعی و بی واسطه سیگنالها و امواج. از همان لحظه که پرده سبز زیر تابلوی «اِنَّ المَراَة ریحانه» کنار رفت و برای جمعیت دست تکان داد
اعظم سادات موسوی
واکنش دبیرکل سازمان ملل در برابر حمله صهیونیستها به بیمارستان غزه
گوترش: اون لیوان آب پرتقال رو بده فشارم افتاد.
(بعد از هورت اول لیوان را روی میز میگذارد و با لحنی عصبی): ما باید به این اقدام غیرانسانی یه واکنشی چیزی نشون بدیم. خوبیت نداره بدون واکنش.
معاون: قربان ولی هفته پیش یهبار محکوم کردیما!
گوترش: عه؟! خب پس.
زندانبان مذکور هم هرچه گفته: «بابا نمیخواد اینا رو بگی. تخمه خوردن تو تو سینما چه ربطی داره به پروندهات» توماج پاسخ داده که : «نه، هیچی نباید از شما مخفی بمونه. راستی وسط فیلم یه سرویسم رفتم. اینم تو اعترافاتم یادداشت کن.»
آخرین خروجی فتوشاپکاران، الصاق کله نوید افکاری، روی بدن حسن یزدانی بود که خرده آبروی ما هشتکگذاران مجازی را به باد فنا داد. تصاویر اینچنین تمیز و در حد واقعی فقط کار هوش مصنوعی است (من خودم امتحان کردم که میگم).
- مدت زمان باقیماندن اعضای ائتلاف «همبستگی برای آزادی ایران» در ائتلاف. (با احتساب زمان پذیرایی مابین جلسه)
- اعتراف توماج صالحی بعد از دستگیری به همه کارهای کرده و نکردهاش در طول زندگی.