راه راه: از صبح رفته بودیم فرهنگسرای بهمن تا کارهای غرفه راه راه را انجام بدهیم. کار زیادی نبود؛ شاید هم ما خیلی تر و فرز بودیم! تا عصر که مراسم شروع بشود و مردم بیایند، همه اش به این فکر می کردیم که آیا استقبال می شود یا نه؟ منظورم غرفه راه راه بود، وگرنه مگر می شود اختتامیه هفتمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار باشد و استقبال نشود؟ اصلاً مگر می شود؟ مگر داریم؟!

هرچه به زمان آغاز مراسم نزدیک تر می شدیم، بیشتر کِیف می کردیم از حضور مردم در غرفه مان و کامنت هایی که بازدیدکنندگان، پای حرف آقای ترکان می چسباندند. همان که گفته بود: «قدرت رقابت با هیچ صنعتی، جز آبگوشت بزباش و قورمه سبزی را نداریم!» بعضی ها یک جمله روی کاغذ می نوشتند و صدها جمله با ما درد و دل می کردند.

مراسم که تقریباً به نیمه رسید و تجلیل ها انجام شد، کم کم برگزیدگان جشنواره وارد سالن غرفه ها شدند و آنجا بود که فهیدم طراحی غرفه و وسعت آن، خیلی در جذب مخاطب تاثیر گذار است! از برگزیدگان جشنواره که به غرفه راه راه آمدند می شود به آقای علی صدری نیا (کارگردان طنز سیاسی دکتر سلام)، آقای هوشنگ توکلی (بازیگر) و حجت الاسلام فلاح فر (کارگردان) اشاره کرد.

از بین هنرمندان مردمی هم که به غرفه راه راه آمده بودند می توان از آقای احمد نجفی(بازیگر)، آقای علیرضا قزوه(شاعر)، آقای محمدحسین بدری(نویسنده) و آقای ناصر خیرخواه (مجری صدا و سیما) نام برد.

شاید بشود گفت جذاب ترین بخش غرفه راه راه، زمان حضور آقای احمد نجفی بود. که ایشان، هم برای آقای ترکان پیام نوشتند و هم با دیدن جلد شماره پنج مجله راه راه با تیتر «یانکی مون» در مورد بان کی مون صحبت کردند. متن پیام آقای نجفی به این صورت است: «جناب ترکان؛ در معمای شاه نقش رزم آرا، نخست وزیر مقتول، را بازی کردم که می گفت ما نمی توانیم آفتابه بسازیم!! ما را چه به اداره کشور؟! حال چه بگویم بعد از اینهمه سال؟!»

فیلم صحبت های آقای نجفی در مورد بان کی مون را هم «اینجا» می توانید ببینید.

اما از افتخارات ما این بود که در غرفه راه راه از خانواده شهید عدیل حسینی، مدافع حرم تیپ زینبیون پاکستان، و خانواده شهید رحیمی، رایزن فرهنگی ایران در کشورهای آفریقایی و هند و پاکستان، میزبانی کردیم.

از آنجا که ما طنز نویس هستیم و ارادتی هم به بزرگان داریم، یکی از دوستان برای حضور آقای علیرضا قزوه در غرفه راه راه، نقیضه ای به شعر آقای ناصر فیض زده و شعری سروده که خدمتتان تقدیم می کنیم:

هرکجا انقلاب می بیند، سوی آنجا علیرضا قزوه

جشن عمار علیرضا قزوه، غرفه ما علیرضا قزوه!

(شعر از سبحان ملک محمدی)