راه راه: بخش های حذف شده از مصاحبه ی مردمی در یکی از میادین شهر در روز عاشورا:

– سلام پدر جان! به نظر شما مهمترین پیام این روز عزیز چیه؟
+ با اینکه از شما بی شرفها خوشم نمیاد ولی حرف می زنم. متاسفانه رژیم با ابزار مخصوص به خودش سعی کرده که عاشورا رو سیاسی جلوه بده.
– چه ابزاری؟
+ مداحان حکومتی. آخه یکی نیست بگه به تو چه که هدف قیام امام چی بوده؟ روضه تو بخون تو!
– حالا به نظر شما هدف قیام حضرت چه بوده؟
+ فکر نمی کنم هدف خاصی مدنظر بوده باشه! با این حال، من خودم به این مراسم معتقدم. یادش به خیر! زمان اعلیحضرت هیات می گرفتم. از کافه لاله زار هم یه بانو میومد برای مداحی. یعنی وقتی چهچه می زد ته دل آدم قیری ویری میرفتا! آخر مجلس هم دعا میکرد که ملکه شهبانو سلامت بمونه و اعلیحضرت تمام هزینه هاش برای اون باشه! ننگ بر این رژیم که این مجالس خوب رو خراب کرد!

– سلام آقا. به نظر شما ما از عاشورا چه درسی می تونیم بگیریم؟
+ درس هل ندادن!
– جان؟
+ آخه وقتی که دسته نزدیک میشه، یه عده مردم هل می دن تا بتونن دسته رو ببینن. اگر سلفی هام تار بیفته و همه فالوئرهام متوجه نشن که من هم اومدم عزاداری، هیچ کدوم از اینایی که هل میدن رو حلال نمی کنم. عوضیای شمر صفت!

– سلام خانم. برای چی امروز اومدید اینجا؟
+ درود. من اومدم دسته تماشا کنم.
– به نظر شما پیام اصلی عاشورا چه بود؟
+ پیام اصلی این روز اینه که همدیگر رو قضاوت نکنیم، شاد و زیبا باشیم، فنگ شویی کنیم، شماره بدیم و شماره بگیریم!
– ببخشید اینا چه ربطی به عاشورا داشت؟
+ متاسفم براتون که دارید عاشورا رو هم مصادره می کنید. تا به کی جنگ و خونریزی؟ چشم ها را باید شست! خود حضرت گفتند که اگر دین ندارید اشکالی نداره، اصلا مهم نیست! فقط آزاد باشید و حجاب اجباری نباشه.
– خانم چرا فرموده ی حضرت رو تحریف می کنید؟ امام فرمودند که …
+ تحریف؟! چطور جرات می کنی من رو قضاوت کنی؟ من دیگه با صدا و سیمای میلی صحبت نمی کنم.

– آقا سلام. می خواستم بپرسم که …
+ از نقطه نظر بنده، این کارها همش اسرافه.
– چه کارهایی؟
+ همین خرجهایی که برای محرم میشه. ما می تونیم با پول یک شب شام هیات یه عالمه فقیر رو سیر کنیم. باور بفرمایید اگر خود حضرت هم الان بودند حرف بنده را تایید میکردند. هیچ می دونستید که با پول یک لیوان شربت میشه یه چوب بستنی خرید و آن را در حلق یک کودک مریض فرو کرد؟
– خوب خرج محرم چه منافاتی با … (در این هنگام، یکی از مغازه های مجاور اقدام به توزیع غذا می کند و فرد مصاحبه شونده با رها کردن مصاحبه، از طریق چنگ انداختن، نیشگون و گاز گرفتن تنی چند از شهروندان، خود را به ظرف قیمه می رساند.)