دفتر طنز حوزه هنري استان قم بالاخره قمپز را در كرد!
قُمپز در شد!
۸:۰۶ ب٫ظ ۱۹-۰۹-۱۳۹۶
راه راه : دفتر طنز حوزه هنری استان قم بالاخره قمپز را در کرد که معرفی آن را داغ داغ تقدیم شما می کنیم
کتاب مستطاب قمپز در ۱۶۸ صفحه توسط انتشارات سورۀ مهر و به سفارش دفتر طنز حوزۀ هنری استان قم در سال ۱۳۹۶ و در شمارگان ۲۵۰۰ نسخه به چاپ رسیده است.
در این کتاب از قریب به سی نفر از شعرای طنزپرداز استان قم، آثاری به چاپ رسیده است که از این نظر در بین محصولات منتشر شده در استانها منحصر به فرد میباشد. مضامین اشعار متنوع بوده و شامل معضلات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی طنز دینی است که در قالبهای مختلف اعم از غزل، مثنوی، ترجیعبند، رباعی، دوبیتی و شعر نیمایی سروده شدهاند.
این کتاب در واقع ماحصل جلسات ماهانۀ طنز استان قم با نام قمپز است که از سال ۱۳۹۳ در حوزۀ هنری قم برگزار میشود.
عباس احمدی مسئول جلسات قمپز و نیز دفتر طنز حوزۀ هنری استان قم، این اشعار را جمعآوری و تصحیح کرده و مقدمهای نیز بر کتاب نوشته است.
البته معلوم نیست چرا اسمی از ایشان بر روی جلد و نیز شناسنامۀ کتاب نیست! پیش از این نیز در سال ۱۳۹۳ کتاب سوهان روح مشتمل بر اشعار طنز شاعران قمی به همت عباس احمدی در قم به چاپ رسیده بود. قطعاً این مجموعه داعیۀ آن را ندارد که به تمامی، داشتههای طنز منظوم قم را عرضه داشته است؛ اما به قول شاعر:
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر آب قم باید چشید!
اشعار زیر نمونههایی از طنزهای این کتاب است:
طلایهداران
ما حوزویان طلایهداریم
از وضع جهان گلایه داریم
یک دست رسائل و مکاسب
در دست دگر کفایه داریم
در حوزه به جای واحد و ترم
ما رتبه و سطح و پایه داریم
درس علما، شفاء و اسفار
ما مبتدیان بدایه داریم
در این قفسه کتاب منطق
در آن قفسه هدایه داریم
چون آخر علم و عقل هستیم!
در سال نهم نهایه داریم
هم مثل چراغ میدرخشیم
هم بر سر خلق سایه داریم
ما را نتوان شناخت هرگز
ما سیصد و شصت لایه داریم!
محمد عابدینی
وکیل مردم
«مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد»
از خوردن خزانۀ مردم شروع شد
رشد شتابدار و هدفمند اشتها
از جشن خودکفایی گندم شروع شد
دیدم بخور بخور شد و من هم گرسنهام
رفتم فروشگاه، تورم شروع شد
فرهنگ خواست مشت بکوبد به روی غرب
با گفتگو، بنای تفاهم شروع شد
اصلاً سیاست و همه برنامههایمان
با نرمی و وقار و تبسم شروع شد
بنده وکیل حامی و دلسوز مردمم
تنها بگو که مجلس چندم شروع شد؟
ملیحه رجایی
طنز بیدلانه
ریشۀ تاکیم ما دلبستۀ خاکیم ما
مست دنیاییم ما چون پیک کنیاکیم ما
نشئۀ پولیم از صبح ازل عیبش کجاست؟
کیسۀ مستغنی از چرکیم، دلاّکیم ما
لنگهپایی کهنه در کفشیم سگدو همتیم
خستگی با جان ما خصم است تنتاکیم ما
حرص ما را نیست دندانگیر نعش لقمهای
هیچ توی کف نمیمانیم مسواکیم ما
کوچ تقدیریم، از میزی به میزی میخزیم
کثرتی از سال در بنگاه املاکیم ما
دولت ما رعیت است و جلوت ما خلوت است
سعی فهم ماست اخرَس فوق ادراکیم ما
هر کجا جستند ما را رستهایم از رخنهای
نازکیم و چابکیم و چست و چالاکیم ما
بیغشیم آنگونه که آیینه را حیرت سزاست
تست ما حتی اگر مثبت شود پاکیم ما
چون زغال روسپید شوخ منقل جوهریم
بسط در قبضیم، گویی بست تریاکیم ما
شور آهنگ ملایم طینتی را خواندهایم
ساز بد کوکیم ما در پردۀ راکیم ما
ناله میخندد به بیرحمی ما، ما نیز میخ…
در گلوی ناله جا کردیم، ساواکیم ما
حشمت فردوسی ما گفت با بیدل که هوی!
ما فریدون نیستیم، افتاد؟ ضحاکیم ما
منبع: دفتر طنز حوزه هنری
بسیار خوب. در حسرت شرکت در یکی از جلسات قمپزم!
دکتر عباس احمدی و شعرهایش را بسیار دوست دارم. هم جدی و هم طنز.پیش مقام معظم رهبری نیز شعر خوانده اند. یک بار مهمان ما در دانشگاه بود و کتاب شعرش را برایم امضا کرد.